سلام و صد سلام. ماه رمضونتون به خیر و به کام ان شاءالله.


الحمدلله که زنده موندیم تا ماه رمضون دیگری را درک کنیم. خدا کنه بتونیم درست استفاده کنیم. خدا کنه بتونیم حفظش کنیم و به بهترین وجه ممکن تا شب اول قبر و دالان برزخ باهامون باشه و دستمون را بگیره.


چند روز اخیر، الحمدلله از روزهای بابرکت علمی بنده بود و تونستم حدود 70 صفحه مطالبی را بنویسم که حاصل تمام سالهایی بود که در حوزه درس خوندم و حاصل توسلی بود که به حضرت زهرا سلام الله علیها پیدا کردم. شما منو میشناسین و میدونین اهل خودستایی نیستم و از این حرفها مقصود خاصی دارم. لذا دیگه نیازی به توضیح نیست که چقدر اسم حضرت زهرا خیر کثیر دربر داره و توسل در مباحث علمی مهمه.


دعا کنین تا قبل از شبهای قدر بتونم تمومش کنم. اصلا بیایید قراری بذاریم که اگه دعا کردین و خوب شد و تونستم تا قبل از شبهای قدر تمومش کنم یه گروه واتس آپی «مردونه» تشکیل میدیم و به تعداد 40 نفر عضو میکنیم. دعاش با شما. تلاش و شب زنده داری و بی خواب و خوراکی و پژوهش با من!


صبح داشتم به این فکر میکردم که آنگونه که از آیات سوره مائده (20 و 21 و 22) بر مى‏ آید پس از آنکه بنى اسرائیل از چنگال فرعونیان نجات یافتند، خداوند به آنها فرمان داد که به سوى سرزمین مقدس فلسطین حرکت کنند و در آن وارد شوند، اما بنى اسرائیل زیر بار این فرمان نرفتند و گفتند: تا ستمکاران  (قوم عمالقه) ازآنجا بیرون نروند ما وارد این سرزمین نخواهیم شد، به این هم اکتفاء نکردند، بلکه به موسى گفتند: "  تو و خدایت به جنگ آنها بروید پس از آنکه پیروز شدید ما وارد خواهیم شد"! 


موسى از این سخن سخت ناراحت گشت و به پیشگاه خداوند شکایت کرد سرانجام چنین مقرر شد که بنى اسرائیل مدت چهل سال در بیابان  (صحراى سینا)  سرگردان بمانند.  گروهى از آنها از کار خود سخت پشیمان شدند و به درگاه خدا روى آوردند خدا بار دیگر بنى اسرائیل را مشمول نعمتهاى خود قرار داد که به قسمتى از آن در آیه موردبحث اشاره مى‏کند: " ما ابر را بر سر شما سایبان قرار دادیم" (وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ‏).


پیدا است مسافرى که روز از صبح تا غروب در بیابان ، در دل آفتاب، راهپیمایى مى‏کند از یک سایه گوارا  (همچون سایه ابر که نه فضا را بر انسان محدود مى‏کند و نه مانع نور و وزش نسیم است) چقدر لذت مى‏برد.


درست است که همواره احتمال وجود قطعات ابرهاى سایه ‏افکن در این بیابان ها هست، ولى آیه به روشنى مى‏گوید:  این امر در باره بنى اسرائیل جنبه عادى نداشت بلکه به لطف خدا غالبا از این نعمت بزرگ بهره مى‏گرفتند.


از سوى دیگر رهروان این بیابان خشک و سوزان، آنهم براى یک مدت طولانى چهل‏ ساله نیاز به مواد غذایى کافى دارند ، این مشکل را نیز خداوند براى آنها حل کرد چنان که در دنباله همین آیه مى‏فرماید:"  مامن و سلوى را (که غذایى لذیذ و نیرو بخش بود)  بر شما نازل کردیم"  (وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏).


" از این خوراکهاى پاکیزه ‏اى که به شما روزى دادیم بخورید ( و از فرمان خدا سرپیچى نکنید و شکر نعمتش را بگذارید) (کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ‏).


ولى باز هم آنها از در سپاسگزارى وارد نشدند"  آنها به ما ظلم و ستم نکردند بلکه تنها به خویشتن ستم مى‏کردند" (وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ‏)


به این فکر میکردم که بنی اسرائیل بعد از این همه مکافات و بدبختی و فضل پروردگار و ... دراومدن گفتن: موسی! ما حوصله و تحمل خوردن فقط یک نمونه غذا نداریم. به خدا بگو واسمون پیاز و خیار و عدس و ... بیاره!!!


منّ و سلوی را به پیاز و خیار و عدس و ... فروختن و رفت! اصلا نمیفهمم چطور میشه انسان اینقدر کوته بین بشه که چنین معامله ای بکنه!


بچه ها!


زندگی، معامله است. ببینین چی میخرین و چی میفروشین؟


یکی از عزیزانم که الان دلم واسش لک زده و چندین ماهه ندیدمش، چند روز پیش این پیام را بهم داد:


روزی روزانه از یزدان گرفتن سهل نیست


میدهد روزی ولی از عُمر روزی میرود


التماس دعا/ یازهرا