حدادپور

سلام بچه ها. شب و روز و روزگارتون بخیر!

امشب آخرین شب جمعه ماه ذی الحجه است. ماهی که واسه من خیلی بوی امام حسین میده. ماهی که کم کم به فکر ایده های جدیدتر واسه منبرهای ماه محرم و صفر میفتم. مخصوصا امسال که در 15 روز اول ماه محرم، انشاءالله حدود 40 تا منبر دارم و حتی امسال توفیق آمدن به جهرم هم ندارم الا دهه آخر ماه صفر. که میدونم دیگه اگه نرم جهرم، دیوونه میشم.(البته همین حالاش هم خیلی حالم خوب نیست)

بچه ها مدتی هست که ذهنم درگیر یک جمله از حضرت امام خمینی شده که می فرمایند: «اسلام منهای روحانیت خیلی خطرناک است!» سبب التقاط و اجتهادهای ماستکی بعضیا و به اسم روشنفکری، با تبر به ریشه اعتقادات و اعتماد مردم زدن و .... میشه. این سخن امام خمینی خیلی حرف دقیقی هست. من پیشنهاد میکنم هیئت ها و مجالسی که در ماه محرم برگزار میشه، گل وقتشون را به سخنرانی علما و روحانیون باسواد اختصاص بدهند. اجازه بدید مردم یه چیزی یاد بگیرن. نه اینکه بخوایید با سخنرانی مجلس را شروع کنید و طولش بدید که مردم واسه سینه زنی و مداحی جمع بشن.

من حتی از مجالسی که سکولارها برگزار میکنند و اندیشه و خط فکری انقلابی و فعلی جامعه را چندان قبول ندارند هم خواهش میکنم که از سخنرانی روحانیت در مجالسشون و حضور علما در جلساتشون غافل نشوند. حالا بروند هر عالمی که با فکر و خط و ربطشان جور است بیاورند اما حتما این کار را بکنند.

اجازه ندید هیئت ها و مجالس روضه با اسلامی پرورش یابد که از دامن روحانیت فاصله داشته و فقط بر اساس ظنیات و شبهات و احساسات بنا شده باشه! این خیلی خطرناکه که کسی بدون روحانیت باسواد مهذّب مسلمان بشود و مسلمان بماند. این آخرش میشود داعش. آخرش میشود گروه های تکفیری شیعه. پس سر خودمون را شیره نمالیم و بهترین فرصت را در اختیار روحانیت باسواد مهذّب قرار بدید.

اما بچه ها!

از یه چیز دیگه خیلی بیشتر نگرانم! از این بیشتر نگرانم که گرفتار «روحانیت منهای اسلام» بشیم. امام اون روز هشدار دادند که از اسلام منهای روحانیت فاصله بگیرید. اما امروز شرایط به سمتی داره میره که شدیدا باید از روحانیت منهای اسلام هم نگران بود و بلکه بیشتر نگران باشیم.

روحانیت منهای اسلام ینی کسی که فقط لباس روحانیت را یدک میکشه اما کتاب در اثبات مسائلی مینویسه که قطعا سبب وهن و سستی دین میشه. مثلا مقاله درباره قمه زنی مینویسه و به جای اثبات مسائل فقهی و بحث جاندار علمی پیرامون قمه زنی، درباره شعائر بودن قمه و قمه زنی حرف میزنه و از 28 صفحه ای که نوشته، حتی به اقرار پسرش، یک برهان هم ازش درنمیاد و فقط به حس و حالی که انسان زیر خون قمه زدنش پیدا میکنه و اینکه یه حال خوشی داره(!!) حرف زده. از اون احمق تر کسانی هستند که این متن را به عنوان رساله علمی در فضای مجازی و حقیقی پخش میکنند و حتی نصف این مطالب را نخونده اند!

روحانیت منهای اسلام ینی کسی که لباس شیک و لباده خوشکل روحانیت بر تن داره و ردیف چین های عمامه اش دل مردم پارچه سبز بسته دور مُچشون را میبره اما کتابش درباره استحاله جهانی سازی بدون در نظر گرفتن مقولات دینی و جهانی پیرایه از دین و شریعت سخن میگه و همه دستاوردهای مملکت و دیپلماسی دوست و رفیقاش را هم به خاطر چاپ این کتابش میدونه! این بابا حتی پدرش هم گفته بود که ازش میترسم! گفته بود که پسرم فکرش التقاطی هست و غرب باور شده! خنده دارتر از همه اینه که توهم زده بود و فکر میکرد که هانتیگتونِ مشرق زمینه!

روحانیت منهای اسلام ینی کسی که وقتی بازجو ازش میپرسه: چرا با باورهای مردم ساده دل بازی کردی و خودت را مرجع تقلید جا زدی، در حالی که حتی تا پایه ششم حوزه هم درس نخوندی، میگه: «چون صدام خوب بود! چون مردم حقیقت را نمیخواستند! مردم کسی را میخواستند که دورش بگردند و واسشون جوری استخاره کنه که خوششون بیاد و سوالات شرعیشون هم جوری جواب بده و چیزی بگه که اونا میخوان بشنوند!»

روحانیت منهای عدالت و اسلام ینی همون آخوندی که ولی فقیه را تا جایی قبول داشت که میشد باهاش رای جمع کرد و با چندتا جمله کلیشه ای مثلا ثابت کرد که با رهبری زاویه ندارن. اما وقتی حضرت آقا فرمودند که باید به خاطر اتهاماتی که به زندان بان ... زدید و او را متجاوز معرفی کردید و واسه تقلب 25 میلیونی ادعاییتون مدرک ارائه کنید و حق ندارید مردم را بکشونید کف خیابون و... ، حضرت آقا را دیکتاتور و مستبد معرفی کردند!! چطوره وقتی سر کارید آقا را ولی امر مسلمین جهان میدونید اما وقتی مردم شما را پس میزنند آقا میشه دیکتاتور و مستبد؟!

روحانیت منهای عدالت و اسلام ینی شیخ جوان لندن نشینی که الان دو سال هست که به شبکه بی بی سی و سی ان ان و... داره میگه بهش بگن آیت الله اما اونا هنوز زیر بار نرفته اند!! ینی اینقدر خار شده که حتی کتاب «حکومت دینی، دین حکومتی» که نوشته الان پس از پنج سال هنوز کرسی تدریسش در دانشگاه مربوطه اش بهش ندادند با اینکه قریب 10 سال هست که این کتاب را نوشته و برای بار اول که میخواست چاپ بشه، روی جلدش نوشتن: چاپ بیست و دوم!! یادمه وقتی اوین بود میگفت: اگه این کتاب به خارج عرضه بشه، واسه کرسی ارائه اش به من التماس میکنند!! حالا کو؟!

روحانیت منهای اسلام ینی شیخی که بالا منبرش از کسی تعریف و حمایت میکنه که حتی یکبار هم سخنانش را نشنیده ولی چون بانی مجلس این را خواسته باید بگه و کاریش هم نمیشه کرد! به یکی از همین ها گفتم که وقتی میشینی روی منبر حسینیه.... میدونی عکسی که روبروته کیه؟ گفت آره میدونم اسمش چیه اما نمیدونم رسم و خط فکریش چیه؟ گفتم پس چرا حرفایی که بهت دیکته میکنند را میگی؟ گفت چون پول خوبی میدهند و میترسم سال دیگه دعوتم نکنند!!

روحانیت منهای اسلام ینی همون مرجع خود خوانده ای که هر از گاهی نامه به پاپ مینویسه و اهل سنت را گوسفند میدونه و 21 شبکه ماهواره ای داره که هر روز، روزی سه بار از همه اش زیارت عاشورا پخش میشه و شرح احادیث کافر بودن خلفا تفسیر میکنند و ... اما درباره قتل عام مردم غزه ساکتند! حتی از حجاج کشته شده در واقعه منا هم حرفی نزدند!

 

مصادیق روحانیت منهای اسلامی که فقط اسم و لباس روحانیت را یدک میکشند فراوان است. خطر اینها بیشتر از طلبه کم سوادی است که حتی ممکنه گاهی وقتها به خاطر اشتباهاتش از سر صداقتش از مردم عذرخواهی میکنه. خطر اینها از هزارتا دشمن قّدار بیشتره. اینا را نه میشه حذف کرد و نمیشه اضافه نمود. فقط باید صبر کرد و منتظر ماند و دید که تاریخ با آنها چگونه میکند؟

یازهرا