حدادپور

شب بر همه همراهان خوش!

1-موقعیت ژئوپولیتیکی سوریه: سوریه، عمق استراتژیک ماست. نقطه مواصلاتی ما و متحدانمان در آسیای غربی و اروپای شرقی است. مهم ترین ضلع مثلث محاصره ما در منطقه پس از عراق و افغانستان. منتهی الیه منطقه صفر امنیتی در برخورد ما با 65 گروه تروریستی و محکمترین سّد مسدّی است که میتوان برای مقابله مستقیم با کسانی رسم کرد که دمشق را کلید فتح خراسان و استانهای شمالی ما و سایر مناطق آسیای غربی تعریف کرده اند.

2-شبهه اخلاقی حضور ما: ما در سوریه «فقط» برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی «خودمان» نمیجنگیم تا شبهه غیر اخلاقی بودن حضور ما در آنجا پیش آید. هرچند که اگر حتی فقط همین هم بود، باز هم عمل ضداخلاقی محسوب نمیشد. چرا که اولا ما به دعوت و استمداد دولت و ملت جنگ زده آنجا قدم در آنجا نهادیم و ثانیا اگر به کمکشان نمیشتافتیم قطعا از سوی همیشه منتقدان، مورد نقد قرار میگرفیتم که چرا به ندای یاللمسلمین امّت سوریه و شمال عراق گوش نمیدهیم و عکس العمل به خرج نمیدهیم؟!

3-علت حضور همه همسایه ها در سوریه: بحران سوریه، فقط بحران سوریه نیست بلکه چندان اهمیت دارد که دمشق، یا کلید فتح الفتوح تکفیری هاست یا گورستان تاریخی آنها. و این را همه اهالی منطقه و خود تکفیری ها هم میدانند. اما علت حضور اکثر کشورهای خلیج در سوریه، انتخاب اسد یا تکفیری هاست. بسیاری از همسایه های ساده لوح ما گمان میکنند که تنها چاره حذف بشار اسد، حمایت از جبهه النصره و ارتش آزاد و دیگر گروه های تکفیری است. با اینکه حذف اسد، اولین و نقد ترین سدّ تروریست ها را از همه خواهد گرفت و این حتی به نفع رژیم سعودی که خواستگاه بدوی تفکر تکفیری است نخواهد بود چرا که تروریست ها از دو سال پیش، حتی حاکم مکه و حاکم مدینه را هم مشخص کرده اند!

4-علت حضور ما در سوریه: علت حضور ما، سهم خواهی نیست. چرا که این بحران، بحرانی است که حتی پس از حل و فصلش، سهم دندان گیری نخواهد داشت و اصلا نگاه انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران هم به حضورش در مناطق مظلوم، نگاه سهم خواهانه نبوده و نیست. اما اصلی ترین دلیل حضور ما، در نطفه دفن کردن خطری است که اولا و بالذات امنیت مردم سوریه، و ثانیا و بالعرض ثبات کلّ منطقه را به هم خواهد زد.

چرا که تغییر شکل و ماهیت کشورهای عربی منطقه که به عنوان اصلی ترین هدف داعش معرفی شده، با اینکه دل خوشی هم از اکثر دولتشان نداریم، اما ملت ها را در آستانه نسل کشی و فاجعه انسانی قرار میدهد حتی اگر دولتهایشان باعث و بانی هزاران مشکل باشند.

5-داعش، سوال انحرافی برگه صهیونیست: در هیچ دوره ای، به اندازه الان، رژیم صهیونیستی دارای حاشیه امن نبوده است. و این فقط به لطف رها بودن سگ حارِ دست آموزشان به نام تکفیر و داعش در منطقه است. غافل شدن از داعش، سقوط نقطه مواصلاتی استراتژیستی ماست و غفلت از اسرائیل، مخاطره شدیدتر خطّ مقاومت را به دنبال خواهد داشت.

6-امنیت رفراندمی و رفراندم درباره امنیت؟! : بعضی از گروه های اجتماعی مطرح کرده اند که چرا درباره حضور ما در سوریه و عراق، رفراندم نمیگیریم؟

مقدرات ملت را باید با تدبیر و کارشناسانه حل کرد و نه ضرورتا با رفراندم! چرا که در هیچ جای دنیا برای امنیتشان و مسائل استراتژیکی و ژئوپلوتیکی، رفراندم برقرار نمیکنند. چرا که اصلا مجرای اظهار نظر مردمی که از بسیاری از مسائل آگاهی لازم ندارند نیست. جنس رفراندم حتی در دموکراتیک ترین کشورهای دنیا با عده ای از مسائل مثل سیاست های کلی و امنیتی کاملا بیگانه است. ضمن آنکه؛ مجلس و نمایندگان بارها چه در کمسیون امنیت ملی و چه در صحن عمومی، از حضور انقلابی ایران دفاع کرده اند.

 

7-عدم عقلانی و اخلاقی ایجاد شبهه در این شرایط: حالا که خانواده های رزمندگان، بچه هاشون را با اختیار و اعتقاد به سرنوشت ساز ترین نبرد آخرالزمان تا کنون فرستاده اند، عقل و اخلاق حکم میکند که درباره لزوم و عدم لزوم حضور ایران در این بحران و یا بحث های روشنفکری که فقط حاصل لم دادن روی کاناپه منزل هست و چیزی جز نگران تر کردن خانواده ها و ایجاد شک و شبهه در مردم دارد پرهیز شود. این سخن بدان معنی است که از هر چه باعث ایجاد جوّ ملتهب و شک و شبهه در دل مردم و رزمندگان میشود باید فاصله گرفت تا شرمنده وجدان و تاریخ نشویم.

یازهرا