سلام خدمت همه دوستان گرامی. درباره استفاده از ماهواره به این چهار نکته دقت کنید:

مقدمه) از جمله مسائل اثرگذار در حکم، مقتضیات زمان است که با توجه به آنها، بعضی از احکام، ناسخ و منسوخ هم میگردند و یا در شرایط دیگر، تفاوت هایی در احکام حول موضوع ثابت رخ میدهد که کاملا منطقی و عقل پسند است. البته این اقتضای زمان، دارای انواع و تفاسیر مختلف است که در ادامه، به یکی از رایج ترین آنها خواهیم پرداخت.

یک تفسیر براى تقاضاى زمان یا اقتضاى زمان، تقاضاى مردم زمان است یعنى پسند مردم، ذوق و سلیقه مردم، به این معنى که ذوق و سلیقه و پسند مردم در زمانهاى مختلف اختلاف پیدا مى‏کند. در این بحثى نیست. هر زمانى یک ذوق و یک پسند حکمفرماست. مثلًا در مدهاى کفش و لباس مى‏بینید در هر زمانى‏یک جور کفش میان مردم مد است، یک نوع دوخت لباس مد است، یعنى مردم آن‏طور مى‏پسندند، یک نوع پارچه مد مى‏شود. پسندهاى مردم عوض مى‏شود.معناى اینکه انسان باید با مقتضاى زمان هماهنگى بکند این است که ببیند پسند اکثریت مردم چیست، ذوق عمومى چیست و از پسند عموم پیروى کند. این همان جمله‏اى است که از قدیم گفته‏اند: «خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو»، اکثریت هر رنگ را پذیرفتند تو هم از جماعت پیروى کن همان رنگ را بپذیر.

اگر معناى مقتضاى زمان، این تفسیر باشد، غلط است که انسان تابع مقتضاى زمانش باشد. اما اگر به این معنا باشد که در هر زمانى هرچه که پیدا شد چون پدیده قرن است باید تابع آن باشیم. اینجا سؤالى پیش مى‏آید: آیا هرچه در قرن جدید پیش مى‏آید خوب است و در جهت صلاح و سعادت بشریت است؟یعنى آیا بشریت این‏جور ساخته شده که هرچیز نوى که پیدا مى‏شود، آن چیز حتماً در جهت صلاح و پیشرفت اوست؟ آیا جامعه انحراف پیدا نمى‏کند و امکان ندارد یک چیز تازه در قرن پدید بیاید که انحراف و در جهت سقوط باشد؟ بله، امکان دارد. پدیده‏هاى هر زمانى ممکن است در جهت صلاح بشریت باشد و ممکن است در جهت فساد باشد. دلیلش این است که ما مصلح داریم، به قول اینها مرتجع داریم.

مصلح علیه زمان قیام مى‏کند، مرتجع هم علیه زمان قیام مى‏کند، با این تفاوت که مرتجع به کسى مى‏گویند که علیه پیشرفت زمان قیام مى‏کند و مصلح به کسى مى‏گویند که علیه فساد و انحراف زمان قیام مى‏کند. هر دو علیه زمان خودشان قیام مى‏کنند. ما سید جمال الدین اسدآبادى را مصلح مى‏شماریم و همه دنیا او را مصلح مى‏شمارند. او علیه اوضاع زمان خودش قیام کرده بود، یعنى با آنچه که در زمان خودش وجود داشت هماهنگى نمى‏کرد. پس چرا به او مصلح مى‏گوییم؟ براى اینکه این اصل را قبول نکرده‏ایم که هرچه که در زمان باشد خوب است، هرچه که اکثریت بر آن باشند خوب است. مى‏گوییم در زمان او یک سلسله مفاسد و انحرافات وجود داشت که او علیه آنها قیام کرد. مسئله ماهواره هم همینطور است:

1) صِرف اینکه دفتر فلان مرجع تقلید دارای شبکه ماهواره ای است و یا مثلا در تلگرام فعال است اما حکم فقاهتی ایشان دلالت بر عدم استفاده مقلدینشان از ماهواره و تلگرام میکند، آیا میتوان از آن استفاده کرد؟ آیا میتوان گفت چون مرجع تقلیدم شبکه ماهواره ای دارد من هم ماهواره میخرم؟ در پاسخ باید عرض شود که حکم مرجع تقلید برای مکلفان مهم است نه فعل دفتر مرجع تقلید و یا نظر خاص آن مرجع محترم در موردی خاص. حکم حضرت آیت الله مکارم دلالت دارد بر اینکه ایشان استفاده و نگه داری از ماهواره را جایر نمیدانند. اما اینکه پس چرا ایشان شبکه ماهواره ای تاسیس کرده اند، یک حرف دیگری است. این فعل تاسیس شبکه ماهواره ای ممکن است صدها دلیل داشته باشد. اما آنچه به من ربط دارد حکم شرعی فعلی ایشان است. من فردای قیامت نمیتوانم بگویم که چون ایشان خودشان شبکه ماهواره ای داشتند پس من هم از حکم عدم جواز عدول کردم و ماهواره تهیه کردم و از آن استفاده کردم. چرا که صدها دلیل ممکن است داشته باشد اما من باید تابع حکم فقهی باشم که ایشان فرموده اند.

2)مطلب دیگر آنکه؛ آیا میشود گفت ماهواره هم مثل ویدئو است و کم کم آزاد میشود پس من از ماهواره استفاده میکنم؟! در جواب باید گفت که باز هم ما تابع حکم الان و زمان خود هستیم. الان مرجع ما ممکن است به صورت مطلق اجازه استفاده از آن را نداده باشد پس من هم باید طبق همین حکم رفتار کنم و تمکین نمایم. اصلا ممکن است من تا زمانی که فرضا ماهواره آزاد شود و مغازه های آن به صورت عادی فعالیت کنند زنده نباشم و در زمانی از دنیا بروم که مرجعم اجازه نداده است! اگر در این زمان مُردم و اصلا زمان اجازه ماهواره توسط مرجعم را درک نکردم، آیا میتوانم فردای قیامت بگویم که احتمال زیاد داشت که آینده، مرجعم ماهواره را آزاد میکرد پس من از مدت ها قبل و خودسرانه از آن استفاده کردم؟ آیا خداوند از ما خواهد پذیرفت؟ قطعا پذیرفته نیست و فقط تکلیف مقلد این است که منتظر احکامی باشد که در طول زمان توسط مرجع تقلید زمان شناسش بیان میشود.

3)مطلب دیگر آنکه؛ آیا برای صِرف استفاده از یک یا دو شبکه، اجازه هست که دیش و دستگاه ماهواره تهیه کرد و در خانه نگه داشت؟ بنده تا زمان تدوین این نوشتار از مقام معظم رهبری و آیت الله مکارم و دیگر مراجع محترم، اجازه ای مبنی بر این مسئله ندیده ام. بلکه همه فرموده اند که به خاطر استفاده غالبی که استفاده صحیح نیست اجازه استفاده ندارید. یعنی چون عمده استفاده از آن استفاده غلط است نمیتوان از آن استفاده نمود. مثلا آیت الله خامنه ای به صورت کلی و جامع فرموده اند که: «دستگاه آنتن ماهواره‏اى از این جهت که صرفاً وسیله‏اى براى دریافت برنامه‏هاى تلویزیونى است که هم برنامه‏هاى حلال دارد و هم برنامه‏هاى حرام، حکم آلات مشترک را دارد، لذا خرید و فروش و نگهدارى آن براى استفاده در امور حرام، حرام است و براى استفاده‏هاى حلال جایز است، ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامه‏هاى حرام را کاملًا فراهم مى‏کند و گاهى نگهدارى آن، مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست، مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى‏کند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانه‏اش مفسده‏اى هم مترتّب نمى‏شود، لکن اگر قانونى در این مورد وجود داشته باشد باید مراعات گردد.» بنده با توجه به سالها تحصیل و تدریس حوزوی که دارم، از این فرمایش حضرت آقا چنین میفهمم که ایشان راضی به استفاده از آن نیستند و همین برای من کافی است که فقط یک کلمه بگویم: چشم! همین!

 

4)مطلب دیگر اینکه؛ صِرف اینکه در این زمان ماهواره شیوع دارد و اکثریت از آن استفاده میکنند و حتی بسیاری به صورت یک پدیده مهم برای برطرف کردن نیازشان به اطلاع به روزتر و تصاویر شفاف تر و... مطرح میکنند، محلّل و دلیل حلال بودن شرعی آن به طور «کلی» و «برای همه» نیست. چرا که همواره تابع حکمی است که مراجع محترم تقلید بدان میرسند و پیرامون آن اظهار نظر میکنند نه صِرف احساس نیاز شخصی به یک چیز. حداکثر این است که بگوییم کسانی که محدودیت تصاویر شفاف دارند و یا منزلشان به گونه ای است که آنتن آنها شبکه های داخلی را نمیگیرد و چاره ای هم ندارند و از خودشان هم مطمئن هستند، طبق فرموده مقام معظم رهبری که فتوایشان ذکر شد، اشکال ندارد. اما این اشکال نداشتن، برای همه نیست و فقط برای آن شرایط خاص است و همچنین آنها حقّ تبلیغ ماهواره را برای بقیه ندارند.