اگه جهرم بودم فقط دعوت بچه های هیئتی که سخنرانی مراسمشون را بعد از سینه زنی قرار میدن قبول میکردم


اگه جهرم بودم جلسات بچه های گُل پاسدار را شرکت میکردم و از جون و دل به کسانی که جونشون را برای انقلاب کف دستشون گذاشتن، خدمت میکردم


اگه جهرم بودم به منزل حاج آقا.... و حاج آقا.... سر میزدم حتی اگه بازم پشت سرم حرف بزنن


اگه جهرم بودم منبر دهه صفرم را اختصاص میدادم به موضوعات جدید جهان اسلام و گرفتاری های مردم و جوونا


اگه جهرم بودم نمیذاشتم آقای دژکام احساس تنهایی کنن و از ایشون بالای منبرهام حمایت جدّی و جانانه میکردم تا مردم فکر نکنن نسل آخوند انقلابی و حامی نماینده رهبری گم شده


اگه جهرم بودم بیشتر پیش حاج آقای امیری میرفتم بلکه اندکی بتونم دلگرمیشون باشم و نذارم بیشتر از این بی مهری ببینند


اگه جهرم بودم بازم حرف حق و حساب میزدم حتی اگه بعضی هم لباسی هام جواب سلامم را ندن و یا بگن داره خودشو نشون میده


اگه جهرم بودم نمیذاشتم بچه های اردوگاه فکر کنن که گوشه جهرم افتادن و کسی به فکرشون نیست و فقط بعضی مسئولین موقع رای گیری یادشون میاد که اردوگاه هم هست


اگه جهرم بودم واسه خواهران طلبه ای که متقاضی کلاس های تخصصی هستند برنامه میدادم بلکه نسل زن و دختر طلبه باسواد در جهرم پا بگیره


اگه جهرم بودم هر روز میرفتم پیش بابا و مامانم و دستشون را میبوسیدم و محکم تو بغل میگرفتمشون


اگه جهرم بودم موضوعات خانوادگی و تربیتی را بیشتر مطرح میکردم تا در ثواب تربیت نسل صالح شریک باشم


اگه جهرم بودم بازم بسیج خواهران را رها نمیکردم و براشون دوره هایی میذاشتم که مثل دوره های قبلیم، سابقه نداشته. حتی اگه بازم چندتا حسود پیدا بشه و تهمت بارمون کنه


اگه جهرم بودم پیش.... میرفتم و باهاش حرف میزدم و نمیذاشتم دوباره بره توی دانشگاه و دروغ بگه تا مرید جمع کنه


اگه جهرم بودم یه تو دهنی محکم به .... میزدم تا دیگه توی شهر شهید خلیل و شهید عبدالرحمن و... پیشنهاد کنسرت موسقی مختلط نده


اگه جهرم بودم....


همه این کارها وقتی هم جهرم بودم انجام میدادم و منّتی هم سر کسی ندارم چون تکلیفم بودن.


اما احساس میکنم نتونستم کسی را با این روحیه پیدا یا تربیت کنم تا بتونه به این تکالیف عمل کنه.


الهی شکر