سلام دوستان، جمعه شبتون بخیر


پُست قبل، درباره این بود که به نیازها نباید بی توجهی کرد. نیازها با گذر زمان، کهنه میشن اما فراموش نمیشن.


مخصوصا نیازهایی که براشون برنامه ریزی هم کردین و حتی منتظرشون هم بودین اما بعدش شده چیزی که اصلا منتظرش نبودین!


بذارید چندتا مثال بزنم:


1- کسی نیاز به همسر داشته باشه(چه دختر و چه پسر) اما ...


2- کسی نیاز به تحصیلات داشته باشه اما ...


3- کسی نیاز به محبت داشته باشه اما ...


4- کسی نیاز به دوست عاقل بی چشم داشت داشته باشه  اما ...


5- کسی نیاز به تکیه گاه داشته باشه اما ...


6- کسی نیاز به خلوت و تنهایی داشته باشه اما ...


7- کسی نیاز به توجه بیشتر اطرافیان داشته باشه اما ...


8- کسی نیاز داشته باشه که به خودش بها بدهند نه به منافعی که به بقیه میرسونه اما ...


9- کسی نیاز داشته باشه که تصدیقش کنن و اینقدر چوبهای گذشته اش را تو سرش نکوبند اما ...


10- کسی نیاز به یه کمی آرامش داشته باشه اما ...

.

.

.

.

. . . . 

اینا همش نیازهایی است که نمیشه نادیدش گرفت اما بسیاری از ما یا داریم نادیدش میگیریم یا داریم راه را اشتباه میریم.


مثلا:


1- راهش این نیست که به صیغه و روابط نامشروع پناه ببریم.


2- راهش این نیست که بریم مدرک بخریم و یا تغلب کنیم.


3- راهش این نیست که خودمون را ضایع کنیم و به هر بی سر و پایی متوسل بشیم.


4- راهش این نیست که به همه به چشم بد و نادان نگاه کنیم و خودمون را بالا بگیریم.


5- راهش این نیست که در دنیای مجازی و مجالس غیر بهداشتی و خیابون و ... دنبالش بگردیم.


6- راهش این نیست که همه را از خودمون برنجونیم.


7- راهش زیاد حرف زدن و تیپ و قیافه های عجیب و غریب نیست.


8- راهش این نیست که دور و برش را با بی مهری خلوت کنه.


9- راهش این نیست که دروغ بگه و همه چیز را از همه مخفی کنه.

 

10- راهش موسقی و سیگار و مشروب و امثال آن نیست.

 

راهش یه چیز دیگه است.

 

 

بگردیم دنبال راه، نه بدویم دنبال میان بُر!


بسیاری از میان بُرها راه را دورتر میکنه.


«الهی اهدناالصراط المستقیم»




برچسب ها : حدادپور، میان بر، راه، نیاز