برای همه کارشناسان مسائل استراتژیست، روشن بود که  حداقل تا پایان تعیین ثبات قیمت نفت و روشن شدن تکلیف کمکهای اطلاعاتی به اعتلاف ضد داعش و تلاش برای تبرئه نسبی عربستان به اتهام کمک کردن به داعش و فیصله پیدا کردن و اجماع برای بیعت شش نفر تاثیر گذار بر دولت سعودی با سلمان و... خبر مرگ عبدالله بن عبدالعزیز اعلام نخواهد شد.


عبدالله بن عبدالعزیز از ضعیف ترین افراد منطقه بود اما حداقل پنج صفت مهم داشت که تلاش میکرد ضعف عمومی اش را در سایه آن پنج صفت بپوشاند:


1- تطمیع مخالفان علی الخصوص مخالفان منطقه ای: او مخالفانش را میخرید و به این امر افتخار میکرد. به گونه ای که مشهور است که: او به اندازه ای که برای مخالفانش خرج کرد، برای ملتش خرج نکرد!


2- توجه ویژه به تعلیمات دانشگاهی: تاسیس دانشگاه «علم و صنعت آل سعود» که بسیار بر ارزش شخصیتش در بین اهالی نجد افزود. او دستور داده بود که هزینه های هنگفت اساتید خارجی این دانشگاه که عموما از آلمان و فرانسه و آمریکا بوده و هست تامین و پرداخت شود.


3- واگذاری تام الاختیار رتف و فتق امور دینی به رجال وهابی: او به شدت به تفکیک دین از سیاست معتقد بود لذا برای در امان بودن از گزند وهابیت افراطی، امور دینی و مذهبی را به شرط عدم دخالت در حکومت به دستگاه وهابیت سپرد.


4- کنترل شاهزادگان دربار: از این اقدام وی به عنوان بهترین اقدام یاد شده است اما ظاهرا چندان هم موفق عمل نکرد. چرا که وزارت استخبارات(اطلاعات) سعودی به شدت تحت کنترل شاهزادگان دربار قرار داشت و آنها را از این بابت آسیب پذیرتر کرده بود.


5- تلاش برای خفه شدن بهار عربی در احساء: او با کمک طراحانان استراتژیک خارجی اش علی الخصوص آمریکا موفق شد که سرزمین سعودی را از انقلاب و بیداری اسلامی که به بهار عربی موسوم است نجات دهد و هرگونه تحرکات، علی الخصوص تحرکات شیعیان را در نطفه خفه کند.


آنچه مسلّم است این است که:


1- سلمان بسیار ضعیف تر از عبدالله است و نخواهد توانست اقتدار پوشالی دو دهه اخیر عبدالله را کسب کند.


2- میزان نفوذ عربستان در تحولات منطقه کمتر خواهد شد چرا که سلمان از اقبال چندانی در منطقه برخوردار نیست.


3- به علت ضعف دیپلماتیک سعودی ها، پیش بینی می شود که بیشتر از دوسال طول نخواهد کشید که میدان و اثرگذاری جمهوری مقدس اسلامی ایران در منطقه به صورت چشم گیری بیشتر از این ها خواهد شد.


اما....


اما نگرانی عبدالله چه بود؟


چه دنیای عجیبی است. حاکم علی الاطلاق عربستان نگران فرزند ناخلفش است که این روزها حکم زنگوله پای تابوتش دارد. نگران داعش است. چرا که نقل شده که عبدالله بن عبدالعزیز در آخرین روزهای زندگی اش، دستور داد که دیواری بین عراق و عربستان کشیده شود تا از حملات داعش در امان بمانند.



به قول معروف: انسان سرش به سنگی خواهد خورد که روزی به سینه اش میزد!!


مخصوصا اگر (سعودی ها) آن سنگ(داعش) را در تاریکی آسیای غربی پرت کرده باشند.


آن سنگ برمیگردد و به سر سعودی ها خواهد خورد!


آن سنگ، گران تر از سنگ لَحَدی است که امروز بر بدن شاه عربستان قرار گرفت!


بالاخره روز سنگسار شدن آل سعود نزدیک است...


ان شاءالله...