درود بر همراهان گرامی
آخرین روزهای زمستونیتون بخیر
درباره پُست قبلم، پیام های تایید و تشکر بسیاری دریافت کردم که داره همینجور آمارش بیشتر میشه. همچنین با تشکر از عمو باربد عزیز که این پُست را پوشش داد.
اما لازم میبینم چندتا نکته را خدمتتون متذکر بشم:
اول اینکه بنده روحانی مسلمان شیعه هستم که بسیار دوست دارم انقلابی باشم و تصمیمات و فکر و قلمم در مسیر آرمان های انقلاب و رهبر انقلاب باشه. لذا اگر ابراز انزجار از جمع های مختلط و کنسرت موسیقی و میتینگ سیاسی و سوءاستفاده از علایق مردم و جوونای عزیزمون نماد تند روی باشه، افتخار میکنم که عرض کنم: بسم الله الرحمن الرحیم، من محمد رضا هستم،یک تند رو !
دوم اینکه نه بنده و نه هیچ روحانی دیگری مسئول تخلیه هیجانات مردم نیستیم. این مسئله به نهادهای فرهنگی دولتی و سازمان ورزش و جوانان و ... بر میگرده که با برنامه ریزی اصولی و مطابق شرعیات در این باره فکر و تصمیمات لازم را اخذ کنند. لذا لطفا خلط مبحث نکنید و توپ را به زمین دیگران نیندازید.
سوم اینکه اگر حتی خواست نیمی از مردم این باشه که کنسرت موسیقی به بدترین شکلش انجام بشه، آیا عقلا و شرعا باید به این نظر تمکین کرد و پذیرفت؟! باز هم حکم الله تغییر نمیکنه و تکلیف شرعی و قانونی ما همونه که هست! چرا که حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه.
چرا که اگر قرار بود نظر عده ای را بر همه احکام و قوانین الهی ترجیح داد پس دیگه چرا خداوند سبحان دین و قرآن و انبیا و اولیا را برای ما فرستاد؟
چهارم اینکه باید بزرگان قبل از اینکه کار به دست دلسوزان ناآگاه بیفته کاری بکنن و گرنه مثل قضیه آقازاده ای که در شیراز مورد اصابت گوجه و تخم مرغ قرار گرفت، تبدیل به غائله خواهد شد.
الحمدلله دیشب در جلسه ای که مسئولین شهرمون دور هم جمع شده بودن، برگزاری کنسرت را محکوم کردن و برگزار نخواهد شد انشالله اما عزیزان...
حرف من یه چیز دیگه است:
حرف من اینه که چرا باید یه عده ای فکر کنن میتونن از اینجور بی حیایی ها در جهرم باب کنن؟!
چرا باید احساس کنن که جهرم محل آزمون و خطا میتونه باشه؟
چرا باید جرات بکنن که حرف چهار نفر را به نظر عموم متدین جهرم ترجیح بدهند؟
چرا وقتی داشت حرف از بیانیه مطرح میشد، بعضیا پاس کاری میکردن؟
گذشت اما حواستون جمع باشه
اگه قرار بود برای امضا کردن یه بیانیه، حبیب بن مظاهر به زهیر نگاه کنه و زهیر هم به حبیب پاس بده ، عاشورا میومد و میرفت و امام حسین هم یارانی بجز چندتا غلام و فرزندانشون نداشتند!
حضرات! دقت بفرمایید لطفا.
یاعلی