سلام همراهان
نامه زیر، به قلم «محمد رحیق مختوم» است که به یکی از اساتید دانشگاه ریاض عربستان نوشته شده است:
سلام استاد گرامی
دیشب وقتی به همراه خانواده به مدینه و مسجدالنبی رفتیم، یکی از روحانیون شیعه برای تعدادی از اهالی سودان که به زیارت آمده بودند سخنرانی میکرد. سخنرانیش طول نکشید و پلیس حرم، سریعا آنها را متفرق نمود.
او دست روی نقطه ای گذاشت که تا حالا جواب یا مطلب درست و محکمی درباره اش از اساتید نشنیده ام. او روایت زیر را فقط خواند و توضیح داد:
احمد بن سنان قرمانی دمشقی، در کتاب «الاخبار الدول وآثار الاول فی التاریخ» گوشه ای از فضائل حضرت زهرا را بیان کرده و از جمله این سخن عایشه را در باره حکمت نامگذاری آن حضرت به «زهراء» نقل کرده است:ذکر فضائل فاطمة الزهراء البتول رضی الله عنها: بنت رسول الله صلی الله علیه وآله، کان صلی الله علیه وسلم یحبها، لانها کانت عابدة زاهدة ، وکانت تذکرة له من خدیجة، وکانت لها اسماء لها تدعی بها: احدها البتول، والثانی زهراء، والثالث طاهرة، والرابع مطهرة، والخامس فاطمة. قالت عائشة : کنا نخیط ونغزل وننظم الإبرة باللیل فی ضوء وجه فاطمة وقالت : إذا أقبلت فاطمة کانت مشیتها مشیة رسول الله صلى الله علیه وسلم وکانت لا تحیض قط لأنها خلقت من تفاحة الجنة ، ولقد وضعت الحسن والحسین بعد العصر ، وطهرت من نفاسها فاغتسلت وصلت المغرب ولذلک سمیت الزهراء .
بیان فضائل فاطمه زهرا: وی دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است، رسول خدا او را دوست میداشت؛ زیرا او یک انسان عابد و زاهد بود. او یاد آور مادرش خدیجه بود. حضرت زهرا نامهایی داشت که به آن ها خوانده میشد:اول: بتول؛ دوم؛ زهرا؛ سوم؛ طاهره،؛ چهارم: مطهره؛ پنجم: فاطمه.
عایشه میگوید: ما در شعاع نور صورت فاطمه، در شب تاریک خیاطی ، پشم ریسی و سوزن نخ میکردیم. هنگامیکه فاطمه به سوی ما میآمد، راه رفتن او همانند راه رفتن رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) بود. فاطمه هرگز حیض نمیشد؛ زیرا او از سیب بهشتی آفریده شده بود. فاطمه، فرزندانش حسن و حسین را بعد از نماز عصر به دنیا آورد، و از نفاس پاک شد و غسل نمود و نماز مغرب را پاک انجام داد؛ از این جهت است که فاطمه ، «زهرا» نامیده شده است.(القرمانی، احمد بن یوسف، (متوفای 1019هـ)، الاخبار الدول وآثار الاول فی التاریخ، ج1، ص256، تحقیق : الدکتور فهمی سعد و الدکتور احمد حطیط، عالم الکتب)
صورت شیعیانی که در گوشه مسجدالنبی دور هم جمع شده بودند پُر از اشک شده بود.
آن روحانی لاغراندام و نحیف، مطالب دیگری گفت که معلوم بود اهل تحقیق و فحص است. او میگفت:
در صحیح بخارى و مسلم و دیگر کتب معتبر آمده است که حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود : فاطمه پاره تن من است و هرکس او را بیازارد و غضبناک کند مرا آزرده است : « فاطمة بضعة منّی فمن أغضبها أغضبنی (صحیح البخارى ، ج 4 ص 210)
وفی روایة مسلم : « إنّما فاطمة بضعة منّی یؤذینی ما آذاها » .
اسناد معتبر و متعدد این روایت عبارت است از:
صحیح مسلم : 7 / 141 . روى الحاکم عن على(علیه السلام) : قال : «قال رسول اللّه(صلى اللّه علیه وآله وسلم): لفاطمة : إنّ اللَّه یغضب لغضبک ، ویرضى لرضاک » . ثمّ قال : هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه.
و همچنین در: المستدرک : 3 / 153 .لیس فیه ذکر خطبة بنت أبی جهل ) فلیراجع : مجمع الزوائد ، ج 9 ص 203 ؛ المعجم الکبیر للطبرانی ، ج 1 ص 108 ، ج 22 ص 401 ؛ تاریخ مدینة دمشق : 3 / 156 ؛ أسد الغابة ، ج 5 ص 522 ؛ الإصابة ، ج 8 ص 265 و266 ؛ تهذیب التهذیب ، ج 12 ص 392 ؛ صحیح البخارى ، ج 4 ص 210 ؛ صحیح مسلم ، ج 7 ص 141 ؛ المصنف لابن أبی شیبة الکوفی ، ج 7 ص 526 ؛ السنن الکبرى للنسائی : 5 / 97 ، ح 8370 ؛ المعجم الکبیر للطبرانی ، ج 22 ص / 404 ؛ الجامع الصغیر للسیوطی ، ج 2 ص 208 ؛ تاریخ مدینة دمشق ، ج 3 ص 156
اما ماجرا اینجاست که: از طرفى در صحیح بخارى و مسلم نیز آمده است که فاطمه از دست ابوبکر غضبناک شد و تا آخر عمر با وى سخن نگفت: «فغضبت فاطمة بنت رسول اللَّه(صلى اللَّه علیه وسلم) فهجرت أبا بکر فلم تزل مهاجرته حتّى توفّیت (صحیح البخارى ، ج 4 ص 42 ؛ صحیح مسلم ، ج 5 ص 154) فیه : فهجرته فلم تکلّمه حتّى توفّیت وعاشت بعد رسول اللَّه(صلى اللَّه علیه وسلم) ستة أشهر فلمّا توفّیت دفنها زوجها علىّ بن أبیطالب لیلا ولم یؤذن بها ابابکر وصلّى علیها علیّ . وقرآن مىگوید: (انّ الذین یؤذون اللّه ورسوله لعنهم اللّه فی الدنیا والآخرة وأعدّ لهم عذاباً مهیناً(الأحزاب،57)در حلّ این معضله چه پاسخى دارند؟
سهیلى از علماى بزرگ اهل سنّت ( متوفّاى 581 ) به همین روایت استدلال نموده که هر کس به حضرت زهرا اهانت کند، کافر خواهد شد : «استدلّ به السهیلی على أنّ من سبّها کفر لأنّه یغضبه وأنّها أفضل من الشیخین(فیض القدیر شرح الجامع الصغیر للمناوی ، ج 4 ص 554)
ابن حجر در توجیه آن گفته: وتوجیهه: إنّها تغضب ممّن سبّها وقد سوّى بین غضبها وغضبه، ومن أغضبه (صلى اللّه علیه وسلم) یکفر.(فتح الباری ، ج 7 ص 82 ؛ شرح المواهب للزرقانی المالکی ، ج 3 ص 205)
مناوى صاحب کتاب فیض القدیر از ابو نُعیم و دیلمى نقل کرده است که حضرت رسول اکرم فرمود: فاطمة بضعة منّی من آذاها فقد آذانی ومن آذانی فقد آذى اللّه ، فعلیه لعنة اللّه ملء السماء وملء الأرض(فیض القدیر شرح الجامع الصغیر للمناوی ، ج 6 ص 24 ، ح 8267)
با توجّه به مطالب فوق ، آیا تا کنون نسبت به سخنان ابوبکر که پس از خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیان کرد و بدترین اهانت و ناسزا را نسبت به حضرت على و حضرت صدیقه داد، فکر کردهاید: «إنّما هو ثعالة شهیده ذنبه، مرب لکلّ فتنة، هو الذی یقول: کرّوها جذعة بعدما هرمت، یستعینون بالضعفه، ویستنصرون بالنساء، کأمّ طحال أحبّ أهلها إلیها البغی(السقیفة وفدک للجوهری ، ص 104 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید ، ج 6 ص 215 ؛ دلائل الإمامة للطبری ، ص 123)
در این عبارت ، حضرت على را به روباه و حضرت زهرا را به دم آن تشبیه کرده است!
آیا پاسخ اجر رسالت(قل لا أسئلکم علیه أجراً إلّا المودّة فی القربی) همین بود؟آیا این بود نتیجه آن همه سفارش و توصیه رسول گرامى در حقّ حضرت زهرا؟ آیا چنین کسى شایستگى «خلافت پیامبر»ى که مفتخر به ( إنّک لعلى خلق عظیم ) است را دارد؟