سلام ، شب نه چندان گرم و نه چندان سردتون بخیر!


امروز با یکی دو نفر از بچه های مذهبی دانشگاه مفصل درباره تندروی و کندروی در کارها و اصولی عمل کردن گفتگو کردیم.


بنده خدا میگفت: « شما که دیپلماسیت لبخند نیست چطوره که کارها را با یه تلفن و دوتا پیامک حل میکنید؟ شما نه فحش و ناسزا و تندی به خرج میدی و نه میشینی باهاشون پسرخاله میشی! در نتیجه شما نه انقلابی هستی و نه دیپلماسیت لبخنده! گیج شدیم! نمیتونیم روش و حرکت بعدی شما را حدس بزنیم! »


خیلی از این جور حرفا خنده ام گرفت! چون نه از انقلابی بودن چیزی میدونست و نه از دیپلماسی لبخند. میگفت: « حاج آقا! شما را بارها در جلسات شورای فرهنگی و ... رصد کردیم. نه شکل سعید جلیلی هستی و نه هم تیپ جواد ظریف!!! »


وقتی خوب حرفشون را زدند بازم بهم ثابت شد که متاسفانه ما با تعداد زیادی از واژگان در شبانه روز سر و کار داریم و با اون واژه ها اعمال و افکارمون را بیان و موجّه میکنیم که گاهی اوقات اصلا از معنا و مفهوم حقیقی و ارزش اون واژه ها اطلاع کافی و مستند نداریم. یکی از اون واژه ها «انقلابی» بودن و انقلابی عمل کردنه.


انقلابی عمل کردن به این نیست که چشممون را ببندیم و بدون دانش کافی در امور مختلف ورود پیدا کنیم.


انقلابی عمل کردن به این نیست که همه جا و در هر جلسه ای هرجور فکر کردیم به زبون بیاریم و حتی گاهی رعایت ادب و حرمت جمع نکنیم فقط به بهانه رُک بودن و صاف و صادق بودن.


 انقلابی عمل کردن به این نیست که یه جبهه درست کنیم و هرکسی غیر از خودمون را بی غیرت و بی ارزش و مکتبی نبودن و سازشکار و مصلحت گرا و امثال ذلک بنامیم.


انقلابی بودن حتی به این نیست که سلیقه به خرج ندیم و همینجور الکی و بدون توجه به شکل مناسب و موجّه اون اقدام کنیم در حالی که شلختگی از سر و کول کارمون بالا بره.


انقلابی بودن به این نیست که تا دو سه تا کارشکنی و یا اقدام با تاخیر از چند نفر دیدیم، حمل بر اکثر بکنیم و جوّ را متشنج کرده و مثلا افشاگری کنیم!!


انقلابی بودن حتی به بلند بودن غیر متعارف ریش بچه پسر دانشجو و میزان ضخامت چادر دختر خانم دانشجو نیست. بلکه رعایت حدود شرعی در رفتارها و تقوای کلامی و اهمیت به درس و بحث هم مهمه.


بچه های خوبی داریم اما خوب بودن تنها کافی نیست. هم باید یادبگیرن قضاوت عجولانه نکنند و هم باید یاد بگیرن ماهی گیری کنن بدون اینکه لازم باشه به این و اون برچسب بزنیم. باید بدونن که عرصه کار اجرایی عرصه تلفیق ارزش ها در نگاه عمل گرایانه (پراگماتیسم) است. به اندازه ای که با لابی میشه کار را پیش برد با چیز دیگه ای کار اجرایی در ایران و در هیچ جای دیگه پیش نمیره. فقط باید حواسمون باشه با دشمنون لابی نکنیم. چون اون وقت میشه همون که میگن: مواظب دستت باش که با بعضیا دست ندی. چون ممکنه دیگه دست نداشته باشی!


ظرافت بعلاوه درایت از اهمّ اصول کار اجرایی هست. بقیه اش را بذار هرچی میخوان بهت بگن.


یاعلی