سلام عزیزان، شبتون به خیر!
ببخشید کم پیدام. هم مشغله هام زیاده و هم دارم بیشتر روی پایان نامم کار میکنم.
امشب در دانشگاهمون جشن خوابگاه ها بود. بدون اینکه برنامه هفتگی هیئت را در نظر بگیرن جشن گرفته بودن. بماند حالا.
بعد از هیئت، فقط به خاطر رفع زبون یه سر رفتم. اما دم درش میخکوب شدم.
دیدم مسابقه نقاشی گذاشتن و دارن چندتا بچه نقاشی میکنن. البته دانشجوها هم شرکت کرده بودن و حتی « یه نانجیب» نقاشی منو کشیده بود!!!
منم نشستم و بی خیال دوربین ها شدم و شروع کردم این نقاشی را کشیدم:
من نقاشی دانشگاه خودمون و دانشگاه صنعای یمن کشیدم.
امشب اینجا چه خبره؟ اونجا چه خبره؟
هرچند معتقدم کیفیت عکس جالب نشده وگرنه نقاشیم هم مثل خطم دچار عارضه ابداع است.....
بزنم به تخته؛ امان از مفهوم!