حدادپور

سلام همراهان

معمولا با انسان هایی در بیشتر جلسات اداری و فرهنگی و سیاسی و همایش ها و... روبرو میشیم که حرص آدمو در میارن و وجود و عدمشون چندان فایده ای هم نداره. باید آنها را شناخت و راه های برخورد و مواجهه آنی با آنها را فرا گرفت. بعضیاشون عبارتند از:

1-بعضیا فکر میکنن طراح اند و از هر انگشتشون هزار تا طرح میباره: باید در برخورد با آنها فقط گوش داد و با ادبیات خودش به نقد و بررسی طرحش پرداخت و حتما گوشه ای از اجرای طرح را در اختیار خودش قرار داد تا بعدا نگه که منظورم این چیزی نبود که شما اجرا کردید و طرحم حیف شد و... !

2-بعضیا فقط ابراز نگرانی میکنند و درددل های تکراری و آمارهای من درآوردی از اوضاع خراب فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و کلا همه زمینه ها ارائه میدهند: اصلا اجازه جولان به این افراد نباید داد و اگر هم خیلی دارن دور برمیدارن، باید بهشون گفت: جنابعالی برای برطرف شدن این همه بدبختی چیکار کردی؟ راهکارت چیه؟

3-بعضیا دوس دارن فقط دیده بشن و معمولا در جلسات وقتی نوبت آنها میشه، از همه تقدیر و تشکر میکنند و سلام و درود طولانی بر ارواح مومنان و شهدا و... میدهند و مسرورند که او را در جمع گرمشون پذیرا بودند و بعدش هم مسالمت آمیز میکروفن را تحویل میدهند بدون اینکه حرف درست و حسابی ازشون شنیده بشه: اصلا به این طور افراد نباید نگاه کرد. نباید بهشون تریبون داد. باید فقط به چشم سیاهی لشکر نگاشون کرد و حدالمقدور پذیرایی هم نشن بهتره! تا انشالله یواش یواش سایه بی مصرفشون از جلسات کم بشه!

4-بعضیا با همه چیز مخالف اند و درباره همه چیز نقد دارند: اگر دیدی اینجور افراد خیلی دارن دور برمیدارن و آخرالامر چیز دندونگیری هم از لابه لای حرفهای طولانیشون در نمیاد، فقط از کنارشون با احتیاط رد بشید و اگه خیلی هم انتظار توجه داشتند فقط بگید: با تشکر از فلانی عزیز که همواره بنده نوازی میکنند!

5-بعضیا حرف واسه گفتن دارن و حرفای خوبی هم هست اما عادت به تطویل دارند: اگه خیلی آدم مهمی نیست، هر از دو دقیقه به ساعتتون نگاه کنید و فقط بگید: احسنت! اما به حرفاش خوب گوش بدید و بعدش خلاصه حرفاش را در یک دقیقه بگید تا خودش هم خلاصه گویی را یاد بگیره.

6-بعضیا خیلی پراکنده گو هستند و خیلی شاخه به شاخه میشن و موضوع اصلی را گم میکنند و جسارتا آخرش هم یه جوری ربطش میدن به شقیقه مجری و کراوات ردیف اولی ها: به اینجور آدما موضوع بدید! شاید بنده خدا اصل موضوع واسش مبهمه. شاید اطلاعات کافی نداره. شاید از گرفتاری های درونی رنج میبره. بهشون پیشنهاد بدید بنویسند! بگید خلاصه برداری کنند تا بشه راحتتر ارائه داد.

7-بعضیا فقط نگاه های ترسناک و دقت های بالا عینکی میکنند و هر وقت هم میکروفن میذاری جلوشون و میگی نظرتون چیه؟ فقط میگن: دوستان فرمودند! حرف خاصی ندارم! با تشکر از همه!

بهش بگو: پس دیگه اگه دعوتت نکردیم و فقط خلاصه صورت جلسه بهت دادیم ناراحت نشیا! نگی من آنم که رستم بود پهلوان و اصلا شما احترام را حفظ نمیکنید! خب یه حرف مفیدی بزن! چُرت نزن! بد نگامون نکن! عینکت بیرون بیار تا بهتر ببینی! نه اینکه یه جوری بهم نگاه کنی که دلمون هزارتا راه بره!

8-بعضیا فقط چون پیش کسوت هستند و سن و سالی دارند و بالاخره نمیشه قایمشون کرد باید همه جا باشند! اگه حرف تازه و حسابی واسه گفتن ندارن و فقط خیلی شیک و مجلسی، مجبورید که بهترین جای جلسه را بهشون بدید و اول از اونا پذیرایی کنید و ... ،در برخورد با این افراد، اول و آخر جلسه فقط این جمله را بگو و خودت  و اون بنده خدا را به مدت دو ساعت راحت کن و به کارت برس. فقط بگو: با کسب اجازه از استاد بزرگوارمون که پیش کسوت همه ما هستند و هموار از راهنماییهای سازنده و وجود مبارکشون بهره ها میبریم...

اگه اینو بگی، هم خودت راحت میشی و هم اون بنده خدا. اصلا به کسی هم برنمیخوره و حالا حالا بیمه هستی.

9-بعضیا فقط بلدند غُر و لُند کنند، فقط سرشو میندازه پایین و گاهی وقتا جملاتی در نقد و یا حتی تمسخر موضوع جلسه میگه و اطرافیانش را به زور میخندونه. مخصوصا اگه مدیر تیم قبلی باشه و دیگه الان کاری دستش نباشه و دلخور هم هست که چرا جا به جاش کردند! در برخورد با این افراد فقط یه راه وجود داره: با لبخند بهش نگاه کنی و دعوتش کنین تا حرفش را بلند بگه! اگه من باشم، تا آخر مجلس تبدیلش میکنم به سوژه جلسه و تیکه ای که بار جمعیت کرده را یکی دو بار در موقع لازم میگم تا هم فضای جلسه عوض بشه و هم دیگه از این غلطا نکنه.

10-بعضیا هرچی شما بگید فقط تایید میکنند و سر تکون میدهند و همش تعریفتون میکنند اما کاش اصلا نبودند! روش برخورد با اینجور افراد اینه که خیلی نگاشون نکنیم. هرچی نگاشون کنیم بدتر فکر میکنند که منتظر تاییدشون هستیم. هرچی کمتر نگاشون کنیم کمتر حرف میزنند و کمتر مجبوریم لبخند تمسخر حضار به خاطر تایید آنها تحمل کنیم.

 

موارد بسیاره اما خودتون را کنترل کنید و با درایت و توکل بر خدا جلسه را مدیریت کنید. از هیچ چیزی جز خشم خدا و پایمال شدن حق مردم به خاطر سوء تدبیر نترسید.