حدادپور

سلام خدمت همه همراهان عزیز

در شماره قبل، به بیان هفت مسئله درباره سوریه پرداختم که الحمدلله مورد استقبال عزیزان در فضای مجازی قرار گرفت. آنچه در ادامه از نظرتان خواهد گذشت، چند نکته ایضاحی است که هرکدام به پاسخگویی از شبهه ای درباره اوضاع کنونی سوریه طرح شده که به خاطر رعایت اختصار، از بیان اصل شبهات معذورم. تقدیم با احترام:

8-  شبهه نقد «عمق استراتژیست» : عبارت «عمق استراتژیست بودن سوریه» عبارت کلیدی در کلام رهبر انقلاب است که میتوانید به آخرین نشریه خط حزب الله (هفته چهارم مهر 94 ) که پیام ایشان را از سوی دفتر معظم له است مراجعه بفرمایید. از دیدگاه معظم له، سوریه «خط مقدم محور مقاومت» در شرایط کنونی منطقه است که باید حفظ شود.

9-شبهه سوریه و منافع ملی ایران : قصه منافع ملی نیست. بحران سوریه، بحران همه منطقه است که حل آن نیز، عزم منطقه ای میطلبد. لذا کسی قصد توجیه مسئله از طریق منافع ملی نداشته و ندارد. هرچند اصل مقوله منافع ملی را نمیتوان به نحو کلی از استراتژیک ملی جدا نمود. چرا که هر کدام در مخاطره بیفتند، دیگری نیز در خطر است و این قائده، منحصر به ایران نیست و در تمام دنیا چنین است. ضمن اینکه، کسانی که حضور ما در سوریه را حمل بر منافع ملی میکنند، لطفا لیستی از این منافع اعلام کنند!

10-شبهه شباهت ایران با عربستان: بعضی ها باور کرده اند که «ما داریم در امور سوریه دخالت میکنیم»!! و حتی نحوه ورود ما به سوریه را به نحوه ورود سعودی ها به یمن قیاس میکنند!! با اینکه اصلا این قیاس هرچند هم ناخواسته، مع الفارق است! عربستان به صورت مستقیم به یمن حمله کرد اما ما به سوریه حمله نکرده و نمیکنیم بلکه دوشادوش «جیش الوطنی» های آنجا به جنگ با «دشمن مشترکمان» پرداخته ایم. فهم این مسئله اینقدر هم دشوار نیست. عربستان، آتش توپخانه اش را بر سر مردم بی دفاع یمن میریزد در حالی که بچه های ما در کنار مردم بی دفاع سوریه، با متجاوزان روبرو هستند. آیا این دو با هم ذره ای شباهت دارد؟!

11-شبهه شباهت بشار اسد با منصور هادی: یمن، دولت نداشت و عربستان بعد از استعفای دسته جمعی دولت منصور هادی و دو هفته بعد از کناره گیری کلی و جزئی از امور یمن، حمله کرد و حتی خود منصور هادی نیز بعد از حمله عربستان به یمن، تقاضای کمک کرد!! در حالی که بشار اسد رییس جمهور بود و حتی در انتخابات اخیرشان هم مقتدرانه رای آورد. این دو چطور باهم مقایسه میشوند؟ دو صورت مسئله جدا با خط جداست.

12- شبهه کشتار مردم سوریه توسط اسد: رفتار بد دولت و ارتش اسد با مردم یک حرف است اما ادعای کشتار مردم توسط دولت اسد، ادعایی است که شبکات خارجی فقط مطرح میکنند بدون اینکه اسناد محکمه پسندی طرح کنند. این منطقی نیست و حتی خود گروه های تکفیری هم ادعا نکرده اند که به خاطر «کشتار» مردم سوریه سوریه توسط اسد، در سوریه جمع شده اند. ادعای کشتار مردم سوریه توسط رییس جمهوری که حاضر است در کنار مردمش بمیرد اما قبول نکند که از مقرّش خارج شود حتی وقتی داعش به 300 متری کاخش رسیده بود، اصلا منطقی نیست و نیاز به دلیل و مدارک محکم و قطعی دارد.

حرف آخر:


 اهمیت دمشق برای تکفیری ها اینقدر زیاد است که به چشم کلید فتح منطقه یا گورستان تاریخیشان بدان مینگرند. این مسئله، حقیقت ماجراست. مخصوصا وقتی عدنان محمود رسما از طرف خلیفه خود خوانده داعشی اعلام میکند که دمشق، کلید فتح تهران و کربلا، کلید فتح مشهد است. حالا یا این سخنگوی داعش، رجز خوانده و قُمپز در کرده یا بالاخره نگاه غایی و نقشه دراز مدتشان را بیان کرده است. در هر حال، انقلابی بودن ما اقتضا میکند که به ندای هر مظلومی جواب دهیم. چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند که هرجا یک سر دعوا اسراییل باشد سر دیگرش ما هستیم. و یا فرمودند هر مسلمان مظلومی که با استکبار در بیفتد میتواند روی ما حساب کند. استناد تفکر انقلابی ما، فرمایشات آقایی است که خود را انقلابی میداند نه دیپلمات!