حدادپور

وحدت حوزه و دانشگاه، به معنای یک حرف و یک نظر شدن حوزویان و دانشگاهیان نیست... به معنای رفت و آمد مکرر روحانیون به خوابگاه های دانشجویان نیست... به معنی اردوی دسته جمعی دانشجویان به حوزه ها و شرکت در دروس سنگین علما و مراجع حوزه نیست... به معنی اسلامیزه کردن متون فنی و مهندسی و پزشکی و هوافضا و اپتیک نیست... مگر میشود قانون نیوتن را اسلامیزه کرد و یا جمع دو به علاوه دو در نگاه اسلامی پنج تا میشود؟!..
وحدت حوزه و دانشگاه به معنی پایین تر آوردن خط ریش روحانیون لباده پوش با کیف های سامسونت و شرکت کردن در ردیف اول همه همایش های تخصصی خارج از چارچوب علمی و دانشش به اسم حضور فعال در همه عرصه ها نیست... به معنی اظهار نظر با قیافه همه چیز دان بودن هم نیست... به معنی حفظ کردن نام مکاتب و ایسم های رنگارنگ غربی و شرقی و استعمال آن کلمات در لابه لای صحبت هایی که میشود ساده و صاف بیان کرد هم نیست... به معنی این هم نیست که فلان مهندس در ابتدا و یا انتهای کنفرانس «بررسی میزان قدرت فضای خلاء در واکنش اتاق های ایزوله» از آیات قرآن و احادیث استفاده کند... حتی به معنی تطبیق مرتبط و یا غیر مرتبط اکتشافات علمی جدید با قوانین مطرح شده در متون دینی و قرآن کریم هم نیست...
به معنی ریش دار کردن همه اساتید دانشگاه و شرکت اجباری در دوره های ضمن خدمت عقیدتی و سیاسی و پوشیدن لباس های سفید یقه دیپلمات هم نیست... به معنی ثبت نام همه دانشجویان در بسیج دانشجویی و نصب پوسترهای شهید همت و باکری و چمران در راهروی خوابگاه ها و سوییت های استراحت دانشجوها هم نیست...
وحدت حوزه و دانشگاه فقط در یک چیز باید مطرح و خط دهی شود و فارق... آن هم در «هدف» است... باید در هدفِ «تمدن سازی ایران اسلامی» حوزه و دانشگاه ما قدم بردارند... وگرنه نه میشود و نخواهند توانست وحدت چشمگیری ایجاد و تئوریزه کنند... با این وحدت به هدف تمدن سازی، نه لازم است مدام کسی به کسی گیر بدهد و نه لازم است از زیر ارشاد از ما بهتران در رفت... همه در هر شاخه ای هستند فقط تلاش میکنند... نه مثل بعضی ها که معتقدند اینقدر کار کن تا بمیری... بلکه اینقدر کار کن که بتوانی در برابر تمدن 2000 ساله موسوم به استکبار و غرب، رنگ نبازی و تمدن نوین ایرانی-اسلامی را شکل بدهی... همین.
التماس دعا / یازهرا