گرچه در فرهنگ جوامع آن روز و همچنین بعضی از جوامع امروزی خوب نبود خانمها از آقایان خواستگاری کنند، ولی حضرت خدیجه(س) سنت شکنی کردند، صرفاً به دلیل استفاده از وجود مقدس پیامبر اسلام(ص)، چون ایشان پیشبینیها را شنیده بود و احتمال میداد که ایشان همان پیامبر باشند و هم به دلیل اینکه تمام مال و اموال خودشان را به ایشان بسپارد و خود در خانه بنشیند، درخواست ازدواج را خودش مطرح کرد.
به هر ترتیب که بود رسول خدا عازم سفر شام و تجارت برای خدیجه(س) گردید. وقتی میسره -غلام خدیجه- و محمد از سفر پر سود شام برگشتند، غلام گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه(س) داد و برایش تعریف کرد: وقتی به بصری رسیدیم، امین برای استراحت زیر سایه درختی نشست. در این موقع، چشم راهبی که (نسطورا) در عبادتگاه خود بود به امین افتاد. پیش من آمد و نام او را از من پرسید و سپس چنین گفت: این مرد که زیر درخت نشسته، همان پیامبری است که در تورات و انجیل درباره او مژده داده اند.
این جریانات، او را بیش از پیش مشتاق همسری با محمد(ص) کرد. وی در صدد برآمد تا به وسیله ای علاقه خود را به ازدواج با محمد(ص) به اطلاع آن حضرت برساند و از این رو به دنبال نفیسه که یکی از زنان قریش و دوستان خدیجه بود فرستاد و به طور خصوصی درد دل خود را به او گفت و از او خواست تا نزد محمد(ص) برود و هرگونه که خود صلاح میداند موضوع را به آن حضرت بگوید.
نفیسه به نزد محمد(ص) آمد و ازدواج با حضرت خدیجه را به ایشان پیشنهاد کرد. و سرانجام ترتیب مجلس خواستگاری و عقد داده شد. البته برخی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با «محمد امین» در میان گذاشت، و به گفته «ابن هشام» مورخ مشهور به وی گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، میخواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم.
بعد از ازدواج، حضرت خدیجه اعلام کرد که تمام آنچه را دارد، به حضرت محمد(ص) میبخشد. به گواهی تاریخ ایشان حقیقتاً در عمل نیز گفتارش را به اثبات رساند.
نکات:
1.دختر میتواند پیشنهاد ازدواج را مطرح کند اما به شرط وجود واسطه عاقل و امین!
2.طبق روایت معتبری، خدیجه حدودا 28 ساله بودند نه 40 ساله. اما این به معنی خالی از اشکال بودن ازدواج دختر با پسری کم سن و سال تر از خود نیست. لذا باید در شرایط خاص پیامبر و حضرت خدیجه دقت کرد.
کانال دلنوشته های یک طلبه