بسم الله الرحمن الرحیم
خوشحالم که بعد از چندین سال، دوباره وبلاگم به روز میشه. جهرم موندن و درگیر مسائل تبلیغی و انواع کلاس ها و جلسات مختلف شدن، فرصت زیبای خلوت ها را ازم گرفته بود هرچند تنهایی ما انسان ها هیچ وقت از ما سلب نمیشه.
امشب با یک مطلب قشنگ درباره حکمت خداوند در خدمتتون هستم. انشاءالله بتونم به روز بمونم.
حکمت خداوند رحمان
گنجشک به خدا گفت: لانه ی کوچکی داشتم که آرامگاه خستگی و سر پناه بی کسی ام بود اما طوفان تو آن را از من گرفت. کجای دنیای تو را گرفته بودم؟ خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود، تو خواب بودی، باد را گفتم لانه ات را واژگون کند، تو از کمین مار پر گشودی! چه بسیار بلاها که از تو، به واسطه ی محبتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی.
برچسب ها : حدادپور، حکمت، خداوند، طوفان، گنجشک، مار