سلام دوستان، نصف شب سردتون بخیر
دیروز از صبح تا شب جلسه داشتیم. جلسه هایی که هر کدوم لااقل دوساعت طول میکشید.
نه از اون جلسه هایی که فقط دور هم میشینن و فایده ای نداره. بلکه از جنس جلساتی که برخلاف ظاهر آرامش، میشه ازش هزار جور ماهی گرفت.
چندتا تجربه قشنگ داشتم که بعضیاشو میگم:
1- اگه مجری برنامه اهل علم باشه و جولان پیدا کنه، بهترین کارشناس جلسه میشه که ضعف بقیه را هم پوشش میده.
2- قرار نیست در همه جلسات، حرفهای نو و تازه زد. بلکه بیشتر از حرف های نو، ارائه راهکار خیلی مهم تره.
3- قرار نیست همه تعریفمون کنن. بلکه بقیه با توجه به فضای ذهنی و ذاتی که دارند درباره اطرافیانشون قضاوت میکنن. مثلا آدم متملق، از عطسه شما هم برداشت تملق میکنه و یا آدم دروغگو از آب خوردنت هم برداشت دروغ میکنه! کار خودت را بکن. بقیه را بیخیال. اوستا کریم که باید بدونه، میدونه.
4- یادآوری ایام الله علی الخصوص یاد شهدای عزیزمون، حتی در جمع مهندسان سکولار و یا اشباح رجال سیاسی، برکت عجیبی میاره.
5- نباید موضوع جلسه را الکی امنیتی جلوه داد. ینی یا نباید اعلام نکرد یا نباید درباره اش غلو کرد. همونی که هست اعلام کنید تا بقیه بدونن باید با چه تیپ و ظاهر و مطلب و دانشی بیاییند.
این دوتا نکته هم با خودم هستم:
1- همینه که هست. عالم را نمیشه یک شبه آدم کرد! حتی وسط جلسه به اون مهمی، وقتی دیگه دارن دعا میکنن، یهو یه مدیر 62 ساله که استاد دانشگاه هم هست، پیدا میشه که بگه: حاج آقا دعا برای «ولدان مخلَّد» هم فراموش نشه! میشه بهش چه بگیم؟ هیچی! فقط نگاش کن و لبخند بزن.
2- همکارات همشون محترم! اما اگه بعضیاشون اهل سیاست هستند، باهاشون سیاسی رفتار کن. بهشون با سکوتت بفهمون که عالم، حساب و کتاب داره. اجازه نده که فکر کنن تو هم باید حتما جوابشون بدی. اجازه نده که فکر کنن تونستند ناراحتت کنن. اجازه نده که فکر کنن تونستن رویه ات را تغییر بدهند. اگه راهت درسته و حق است، تا تهش برو.
راستی: اگه سخن نقره است، سکوت طلاست. مخصوصا در برابر انسان هایی که از طهارت خیال و صیانت لسان برخوردار نیستند!
برچسب ها : حدادپور، چهارشنبه، جلسه