سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 540414
  • بازدید امروز: 144
  • بازدید دیروز: 103
  • تعداد کل پست ها: 310
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ

متافیزیک و ماوراءطبیعه
فیس بوک - شبکه اجتماعی جامعه مجازی" onerror="this.style.display='none'"/>فیس بوک
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
انسان - مسیحیت - آدم - حوا - بهشت[1] ، برنامه ریزی[1] ، جهرم، ناامنی، امنیت، دادگاه[1] ، حدادپور، اربعین، کربلا[1] ، حدادپور، اسرائیل، جهاد، مغنیه، تروریست، سوریه[1] ، حدادپور، اسرائیل، شهید الله دادی، حزب الله، خون[1] ، حدادپور، افغانی، پراید، زانتیا، مادر[1] ، حدادپور، امام حسن، مسئله، فلسفه[1] ، حدادپور، امام حسین[1] ، حدادپور، پاریس، فرانسه، ترور، تروریسم، خشونت[1] ، حدادپور، پاسخ به سوال، نامحرم، کمک[1] ، حدادپور، تشکر و قدردانی، پارسی نامه[1] ، حدادپور، جهرم[1] ، حدادپور، جهرم، جامعه شناسی[1] ، حدادپور، چهارشنبه، جلسه[1] ، حدادپور، حضرت معصومه[1] ، حدادپور، حکمت، خداوند، طوفان، گنجشک، مار[1] ، حدادپور، داعش، روحانیون[1] ، حدادپور، دانشگاه، صفر، پیامبر، سیاست، داخلی، خارجی، صفات پیامبر[1] ، حدادپور، دلسوزی، ممنوع[1] ، حدادپور، شهدا[1] ، حدادپور، شهید غلامعلی پیچک[1] ، حدادپور، صفر، دکتر شریعتی، اربعین[1] ، حدادپور، عموباربد، عبدالرحمن رحمانیان[1] ، حدادپور، گله، نظام اسلامی[1] ، حدادپور، لب تاپ[1] ، حدادپور، ماه صفر، تبلیغ، حضرت زهرا[1] ، حدادپور، میان بر، راه، نیاز[1] ، حدادپور، نامه، خواهر، آبجی، مرد، پسر، اغفال[1] ، حدادپور، نظام، انقلاب، مسائل شرعی[1] ، حدادپور، نیاز، درمان[1] ، حدادپور، وبلاگ[1] ، حدادپور، وبلاگ، وبلاگ نویسی[1] ، حدادپور،نامه[1] ، سوءاستفاده، اموات[1] ، هدف[1] ، هدف سازی[1] ،



سلام دوستان


این مقاله را حدود 10 ماه پیش نوشتم و در مجله مبلغان حوزه علمیه قم چاپ شد. تقدیم به شما با احترام:


 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الزامات حضور مؤثر روحانیون در مشاغل دولتی



اشاره


حضور اعزّه روحانی در مشاغل دولتی، علاوه بر اینکه می‌تواند منشأ برکات فراوان باشد، اما نباید فراموش کرد که اگر نقش‌آفرینی آنان در بدنه نظام اسلامی، مطابق دستورات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و منویات رهبری فرزانه انقلاب (دام‌ظله العالی) نباشد، خطرات بزرگی متوجه شخصیت و عدالت خودشان، نظام اسلامی و مردم می‌شود. هفته دولت و روز چهارم شهریور که به نام روز «کارمند» معرفی‌شده، بهانه خوبی برای بررسی «الزامات حضور مؤثر روحانیون در مشاغل دولتی» است. امید است این مطالب که برگرفته از آموزه‌های دینی است، با عنایات ویژه امام عصر (ارواحنا فداه)، توشه راه نگارندگان و دیگر عزیزانی باشد که بنا به فرمایش مقام معظم رهبری و از باب «تکلیف شرعی» پا در این راه گذاشته‌اند.



1-توجه به اشتغال و پرهیز از عافیت طلبی


دغدغه زندگی آینده و آینده شغلی از مهم‌ترین مسائلی است که می‌تواند ذهن هرکسی را به خود مشغول کند و طلاب عزیز هم از این موضوع مستثنا نیستند. به فکر معیشت بودن و آینده‌نگری مادی به‌هیچ‌وجه نه‌تنها باروح تقوا و توکل بر خدا تعارض ندارد بلکه حتی اگر در مسیر بندگی خداوند و خدمت به مردم باشد دارای آن‌چنان ارزشی است که در روایات بسیاری، با مجاهدت و شهادت در کنار هم یادشده است    [1]    . ازنظر اسلام شخصى که کار نمى‏کند،دعایش مستجاب نمى‏شود    [2]    . همچنین توجه به روایات زیر خالی از لطف نیست:


الف) قال علی (علیه السلام):‌ «العمل العمل، ثم النهایة النهایة، والاستقامة الاستقامة، ثم الصبر الصبر، والورع، إن لکم نهایة فانتهوا الی نهایتکم    .    »   [3] امام علی (ع) فرمودند: کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید؛‌ آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان رسانید.


نکته: تن به کار دادن و اشتغال حلال و به پایان رساندن آن، از «عموم» این روایت استفاده می شود اما صبر و ورع نیز از شروط لازمش می باشد. اما باید توجه داشت تقوا و صبری که در امور اجرایی و مشاغل دولتی لازم است بسیار متفاوت و بیشتر از تقوا و صبری است که در کنج حجره ها و هنگام مباحثه به آن توصیه شده است.


ب) قال علی (علیه السلام): «انَّ اللَّهَ یُبغِضُ الصَّحیحَ الفارِغَ، لا فى شُغلِ الدنیا ولا فى‏شُغلِ‏الآخِرَةِ.»[4] خداوند از شخص تندرست بیکاره که نه در کار دنیاست و نه سرگرم کار آخرت، نفرت دار.


نکته: واضح است که اگر خداوند سبحان از انسان تندرست بیکار متنفر باشد، بنا به «قیاس اولویت»، از انسان تندرست باسواد و صاحب نظر و دارای پتانسیل اجرایی و فکری بالا که استعدادهایش را صرف مصالح مومنین به «بهترین وجه و شکلش» نکرده و مدام «تکرار مکررات» را تقریر می کند متنفرتر و بی زارتر است.


2-توجه به «لزوم شرعی و عقلی حضور علما در نیروهای مسلح»


به دو مطلب مهم باید توجه داشت:


مطلب اول) در فرهنگ وحی، نسبت به آموزش های «عقیدتی-سیاسی» توسط علما و روحانیون تاکید فراوان شده است. به عنوان مثال به کریمه زیر توجه فرمایید:


«وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»[5] و شایسته نیست مؤمنان همگى [براى جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر فرقه‌اى از آنان، دسته‌اى کوچ نمى‌کنند تا [دسته‌اى بمانند و] در دین آگاهى پیدا کنند و قوم خود را- وقتى به سوى آنان بازگشتند- بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهى] بترسند؟


توضیح: گروهى به جهاد مى‌روند و گروه دیگر در مدینه مى‌مانند و اصول و فروع دین را مى‌آموزند تا به مجاهدانى که از جبهه بازگشتند آموزش دهند و آنان را هدایت کنند؟[6] کریمه مذکور، از صریح ترین آیات نورانی قرآن حکیم است که اولا فراگیری عالمانه علوم دینی را برای عده ای واجب دانسته[7]، ثانیا کسانی را که به کمک عقیدتی و سیاسی مجاهدان و رزمندگان اسلام نشتابند مورد «استفهام توبیخی» قرار داده است[8]. با این حال، توجه به چند سوال مهم خالی از دقّت نیست:


1 – آیا این کریمه، مومنان را به دو قسم مجاهدان و عالمانی که وظیفه آموزش های عقیدتی به آنان را دارند تقسیم نکرده است؟


2 – آیا انذار به بهترین نحو، به شیوه ورود در حاکمیت و در متن سیاست جامعه بودن نیست؟ اگر انذار علما و روحانیون دارای پشتوانه اجرایی و سیاسی لازم باشد، در این امر موفق تر نیستند؟


3 – اگر رزمنده بودن، ورود به سیاست و مبارزه در راه استقلال دینی و سیاسی محسوب شده و واجب شرعی است، آیا می توان باور کرد و پذیرفت که آموزش به آن رزمنده و دفاع از سنگرهای عقیدتی و سیاسیش، وجوب شرعی ندارد؟


4 – آیا می توان بدون «سازماندهی» لازم و بصورت پراکنده و رها، به رزمندگان اسلام در برابر این همه انواع تهاجم، آموزش اعتقادی و سیاسی داد؟ آیا تشکیل نهاد و سازمانی که این خطیر را برنامه ریزی کند معقول و مشروع نیست؟[9]


5 – آیا هجرت مذکور در این کریمه، فقط هجرت برای تحصیل علم است؟ آیا وجوب هجرت مذکور، شامل هجرت برای آموزش های عقیدتی و سیاسی رزمندگان اسلام که در خط اول مبارزه بر علیه استکبار جهانی قرار دارند نمی شود؟


 

و ده ها سوال دیگر که آقایانی که هنوز به قول صاحب جواهر «طعم فقه را نچشیده اند»[10] و در راه علما و فضلایی که قدم در این راه (راه پذیرش و تبعیت از ولی امر خویش) گذاشته اند سنگ اندازی می کنند، باید جواب دهند.

 

...










مطلب دوم) بنابر فرمایش اکثر مفسران، در احادیث نبوی (صل الله علیه و آله) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، مباحث «فقه الدوله» یا همان «فقه سیاسی» از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و هرجا سخن از «ولات» و «ولایات» آمده است دلالت بر کارمندان و متصدیان مشاغل و مناصب دولتی و حکومتی میکند. اما نباید فراموش کرد که دو دسته ولات در روایات ذکر شده است:


1- ولات حلال: کارمندى و خدمتگزارى به فرمانرواى عادل است که خداوند به شناختن و (قبول) کارمندى او و خدمتگزارى به او در ولایت وى و در خدمت والیانش، کارگزاران و کارمندانش، در همان جهتى که خداوند فرمانرواى دادگر را مأمور داشته، بدون افزودن یا کاستن از آنچه خدا فرو فرستاده، و بى‏تحریف و تجاوز از امر الهى، فرمان داده است. پس اگر فرمانروایى دادگر بود، از این جهت خدمتگزارى و یارى و همکارى با او در فرمانروایى وى و همچنین تقویت او حلال است (و درآمدهاى حاصل از این راه نیز) حلال شده و کسب با آنها هم حلال است. و این از آن روست که در «ولایت» و خدمتگزارى فرمانرواى دادگر و کارگزارانش هر حق و عدلى زنده مى‏شود و هر ستم و جور و فسادى کشته مى‏شود و از این رهگذر کسى که در تقویت حکومت او بکوشد و در فرمانروایى دستیارش باشد، کوشنده در راه طاعت خدا و نیرو بخش دین اوست.


2 – ولات حرام: خدمت به فرمانرواى ستمگر و کارگزارى کارمندان اوست، از آن که رئیس است گرفته تا پیروان فرمانروا و زیر دستان او و از کارمندان کارگزارانش تا پایین رتبه‏ترینشان در هر بابى از ابواب تصدّى مشاغل مردمى که بر آنها گماشته است. کارگزارى براى آنها حرام است و کسب درآمد از راه کارمندى ایشان حرام شده است و هر که کم یا بیش چنان کند در عذاب است زیرا هر خدمتى در جهت کمک به آنها (انجام گیرد) معصیتى بزرگ از گناهان بس بزرگ است و این از آن روست که کارگزارى حاکم ستمگر متضمّن پایمالى کامل حق و زنده کردن کامل باطل و ابراز ظلم و ستم و فساد و ابطال کتابهاى (آسمانى) و کشتار پیامبران و مؤمنان و ویرانى مساجد و تبدیل سنّت خدا و قوانین اوست. پس از این رو کار کردن‏ براى آنها و یارى به ایشان و کسب در آمد از آنان حرام است مگر به سبب ناچارى مانند «ضرورت» در خوردن خون و مردار.


مسلّم است که هرکس حتی با اندک انصافی، نظام اسلامی ایران و نقش علما خصوصا امام راحل و رهبری فرزانه انقلاب را در تاسیس و معماری و ادامه آن بررسی کند، پی خواهد برد که این نظام، به لحاظ شکل و محتوا و آرمان ها و رهبریش، از نوع مشروع حاکمیت است که خداوند سبحان به ملّت و دولت این سرزمین عزیز ارزانی داشته است. لذا عقلا و شرعا حمایت و همکاری با چنین نظامی نه تنها مباح و مشروع است، بلکه بنا به فرمایش بسیاری از علما و مراجع تقلید، تضعیف آن به هرنوع حرام می باشد حتی با عدم همکاری فکری و اجرایی با آن در صورت نیاز.


نتیجه نکات اول و دوم: این است که عافیت طلبی و تنبلی علی الخصوص در قبال وظایف اجتماعی و سیاسی عقلا و شرعا مردود و حرام است و عدم همکاری با نظام اسلامی، به هیچ وجه و بهانه ای پذیرفته نیست. ضمن آنکه، روحانی عالم و فاضلی در این مسیر موفق عمل خواهد کرد که دلایل ورود به دستگاه های اجرایی و سیاسی را بر اساس عمل به تکلیفش تشخیص داده باشد.


3-احساسی بالاتر از «احساس کارمندی»

کارمندی شغل شریفی است اما یک روحانی اگر نگاهش کارمندی باشد و مثل بقیه، خدمت خویش را فقط در ساعات اداری خلاصه کند و تنها دغدغه اش فیش حقوقی و اضافه کاری و امثال ذلک باشد جایز نیست و نمی تواند آن اثری که باید و شاید، بگذارد.


قطعا کسی که صرفا بخاطر فشارهای مالی وارد دستگاه های اجرایی می شود با روحانی فاضلی که زندگی با شهریه طلبگی را تجربه کرده و خودش و خانواده اش را به پارسایی عادت داده، دارای دو بازده کاری کاملا متفاوت خواهند بود. لذا روحانی محترمی منشا آثار نیک خواهد بود که احساسی زلال تر از احساس کارمندی صرف داشته باشد.


4-عدم فاصله کامل از «درس و بحث حوزوه»

حضرت آیت الله جوادی آملی بارها در درس تفسیرشان می فرمودند: فاصله گرفتن از درس و بحث، اول خسران و زیان هر طلبه ای است که با انگیزه عالم عامل شدن پا در حوزه ها گذاشته است. حق هم همین است. چرا که جدا شدن به طور «کامل» از درس و بحث و تکیه کردن بر معلومات پیشین، سبب رکود علمی و فسیل شدن ذهن پویای انسان خواهد شد و پس از مدتی، انسان احساس می کند که با عوام مردم، از حیث ذهن و علم، چندان تفاوتی ندارد.


علاوه بر اینکه رابطه تنگاتنگ با عالم ربّانى علی الخصوص اساتید دوران تحصیل خود فرد که با آنها مانوس بوده، سبب تقویت خوف از مقام خداوند است. در حدیث مى‏خوانیم: «من مشى فى طلب العلم خطوتین و جلس عند العالم ساعتین و سمع من المعلّم کلمتین اوجب الله له جنتین کما قال: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ»» هر کس براى تحصیل‏ علم‏ دو قدم بردارد و نزد عالم دو ساعتى بنشیند و از استاد دو کلمه‏اى فرا گیرد، خداوند براى او دو باغ بهشتى واجب مى‏نماید و آنگاه به این آیه قرآن استناد کرد.


5-اولویت و غلبه دادن «کار آخوندی و طلبگی» بر امور اداری


جمله فوق، از فرمان های مقام معظم رهبری(روحی فداه) در جمع روحانیون شاغل در نیروهای مسلح می باشد. قبل از آن، حضرت آقا عین همین عبارت را در جمع روحانیون شاغل در دانشگاه ها نیز فرموده و بر آن تاکید کرده بودند. دغدغه و انتظارشان از کل اعزّه روحانی شاغل در دولت و دانشگاه ها کار آخوندی است و ایشان در تعریف و تبیین کار آخوندی فرمودند: « طبیعت روحانی در نیروهای مسلح، مثل طبیعت حضور شما در مسجد، در دانشگاه، در محیط های کارگری و محیط های شهری و روستایی است. هیچ تفاوتی باهم ندارد... همچنین که شما در مسجد امام جماعتید یا منبری مسجدید و وظیفه هدایت مخاطبین خود را دارید، یا اگر در دانشگاه به عنوان روحانی فعال هستید وظیفه دارید که پای ابهام ها و سوال ها و گره های ذهنی دانشجو بنشینید.... یا همچنان که در یک روستا روحانی خود را موظف می داند که اولیات دین را به آن هایی که بلد نیستند تعلیم بدهد یا در محیط شهری مطابق با فکر و سطح ادراک مخاطبین مطلب آماده کند و در سفره فکری و ذهنی آن ها بگذارد تا استفاده کنند... همه این ها در محیط نظامی هم وجود دارد. چرا که روحانی به حیث روحانی، کارش کار «روح» است، کار «دل» است.»


6-نباید روحانی بودن، سبب «دور زدن» و یا «تمایز» در اجرای قوانین باشد.


قانون برای همه است و همه باید نسبت به آن تمکین کنند. روحانی بودن نمی تواند دلیل عدم اجرای قوانینی باشد که برای همگان وضع شده است. بعضی از آن قوانین عبارتند از: حضور به موقع سر کار، کارت زدن در هنگام ورود و خروج، عدم ترک محل کار بدون اجازه و هماهنگی با مسئول مربوطه، پر کردن فرم مرخصی ساعتی یا مرخصی های روزانه، تهیه گزارش مستند و واقعی از فعالیت ها، داشتن تقوای آماری و پرهیز از ارائه آمارهای غیرواقعی، ترجیح مصالح سازمانی بر منافع شخصی و...


متاسفانه بارها دیده و شنیده شده که بعضی دوستان روحانی در ارگان های مختلف از اجرا و تقید به موارد مذکور و امثال آن کوتاهی کرده اند و در نتیجه، اهمال و سرپیچی از آن دهان به دهان چرخیده و سبب ایجاد علامت سوال هایی درباره شخصیتشان شده است. ضمن آنکه نباید از این نکته غافل شد که این شلختگی رفتاری، گاهی به سهل انگاری آنها در دوران طلبگیشان برمی گردد و یا نتوانسته اند خود را با نظم سازمانی وفق دهند. هر کدام که باشد، دود آن به چشم کل مجموعه و خود شخص خواهد رفت.


7-«راز داری» و «حفظ اخبار طبقه بندی شده» از ضروریات کار سازمانی


از شایع ترین اشتباهات مسلّم بعضی آقایان در گذشته و حال، بیان مطالب طبقه بندی شده و نقل آن مطالب در جمع ها و گعده های طلبگی و خانوادگی و بر فراز منبرها و حتی خطبه های نمازجمعه بوده است. دشمنان در طول تاریخ انقلاب علی الخصوص در دوران جنگ تحمیلی از «خوش تعریفی» و این اشتباه آقایان بارها سود برده و نقشه ها کشیده اند. در پاکی و صداقت و نورانیت نفس حضرات شکی نیست اما «بصیرت» ایجاب میکند که مفت و مسلّم به دشمن قسم خورده، اخبار را تقدیم نکنند و ناخواسته مصالح و منافع ملّت و نظام اسلامی را به خطر نیندازند.


درباره رازداری علی الخصوص لزوم حفظ اسرار سیاسی در قرآن کریم آمده: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُون»‏     دادن اسرار و اطلاعات به بیگانگان و یا آنان را مَحرم اسرار دانستن، حرام و نشانه‏ى ضعف و بى‏ایمانى و مورد هشدار و توبیخ است. وظیفه‏ى مسلمانان، در برابر دشمنان خارجى جنگیدن و در برابر دشمنان داخلى، حفظ اسرار و رازدارى است و کسانى در آزمون ایمان موفّقند که اسرار جامعه اسلامى را جز با خدا و رسول و مؤمنان واقعى در میان نگذارند. طبق روایات متعدد، مومنانی که محرم واقعی اسرار اند رهبران آسمانی می باشند.


8-«سوء استفاده» عنوانی و دنیوی از مقام و موقعیت شغلی ممنوع!


از مهم ترین اسباب ایجاد و افزایش محبت روحانی در دل مردم این است که آن روحانی، از عنوان و موقعیت خویش سوءاستفاده نکند. سوء استفاده از این کونه مقولات، علاوه بر اینکه ارادت مردم را نسبت به آن فرد از بین میبرد، سبب مشکلاتی از جمله زیر سوال رفتن عدالت فرد، اشاعه فحشا و بی قانونی، بدبینی به دیگر علما و روحانیون، عدم انجام تکالیف و در نتیجه مدیون شرع و قانون شدن و ده ها موارد دیگر میگردد. آنچه از سیره اهل بیت عصمت و طهارت (علیم السلام) و بزرگان دین استفاده می شود، همه دلالت بر تاکید به عدم سوء استفاده از مقام و عنوان و موقعیت فرد و حتی خانواده و نزدیکانشان دارد. به عنوان مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد:


الف) حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) وقتی شنیدند که از خزانه بیت المال، گردنبندی توسط دخترشان به امانت برده شده است، سریعا جریان را جویا شدند. وقتی دخترشان مدعی شد که ابن رافع خزانه دار بیت المال «او را نشناخته» و از اینکه دختر رهبر جامعه است اطلاعی نداشته و «مطابق مقررات» با او برخورد شده و حتی ضامن هم در این عاریه گرفته شده و سپس آن ابن رافع خزانه دار هم صحت حرفهای دخترشان را تایید کرد، خیالشان راحت شد اما امر کردند که گردنبد را سریعا به خزانه برگردان. سپس حضرت فرمودند: ««وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ»  به خدا قسم پول‏هایى که بى خودى به کار رفته باشد، حتى اگر با آن پول ازدواج هم شده باشد، برمى گردانم و ازدواج را به هم مى‏زنم. اگر خرید و فروش هم شده باشد، آن را بر هم مى‏زنم‏.


ب) پزشکی در خاطراتش می نویسد: شب سرد زمستانی بود و من تا دیر وقت در مطبم مشغول طبابت بودم. حواسم به سالن انتظار بود و بیمارانی که منتظر بودند را میدیدم. دیدم دو خانم بسیار محجّبه با یک بچه مریض وارد مطب شدند و پس از نوبت گرفتن، دو سه ساعتی معطل شدند و وقتی نوبتشان شد وارد اتاق من شدند. بچه را روی تخت خواباندم و دیدم تب بسیار بالایی دارد. از آن دو بانو پرسیدم: چرا زودتر به اتاقم نیامدید؟ چرا چند ساعت این بچه را بیرون نگه داشتید؟ آن دو بانو ساکت و باوقار به حرفهایم فقط گوش دادند و تنها جمله ای که گفتند این بود: «چون بیماران دیگری هم در مطب بودند و اکثرشان حالشان خوب نبود و دلیلی نداشت که ما بخواهیم خارج از نوبت... » خیلی تحت تاثیر این حرف قرار گرفتم. وقتی خواستم نسخه بنویسم، چشمم به نام و نام خانوادگی این بچه افتاد که نوشته بود: سید مصطفی حسینی، فرزند سید علی. تازه فهمیدم که این بانو و فرزندش، «همسر و فرزند مقام معظم رهبری» هستند که به مطبی در یکی  میکنند.


نتیجه گیری


آنچه از مطالب فوق استفاده می شود، بعلاوه ده ها موارد دیگر، الزامات حضور موثر روحانیون در مشاغل دولتی است که بخاطر رعایت اختصار، به هشت مورد بیشتر اشاره نشد. نتیجه رعایت این موارد، اعتلای فرهنگ حضور اعزّه روحانی در عرصه های اجتماعی و سیاسی است و بار تبلیغی و معنوی بالاتری را به عرصه عمومی القا  خواهد نمود.


(منابع به علت طولانی شدن متن، محفوظ است)








سلام عزیزان، عصر سالروز میلاد کریم اهل بیت به خیر و مبارک!


به نظرم تا ماه رمضون تموم نشده، حداقل پنج تا موضوع از قرآن انتخاب کنین و به تفسیرش بپردازید. به تفاسیر مختلف رجوع کنین و کارایی که قبلا بهتون گفتم را درباره هر آیه پیاده کنین.


موضوعات پیشنهادی میتونه اینا باشه: محبت خدا به بندگان ، دعاهای پیامبران ، توسل در قرآن ، امام مهدی و مهدویت در قرآن ، فضیلت علم در قرآن ، آیات مربوط به زنان، کنترل چشم در قرآن و .... هزاران موضوع دیگه حتی قابلیت پایان نامه شدن هم داره.


صبح ها به دعوت جمعی از دوستان ، بحث تفسیر موضوعی داریم و هر روز یک یا دو موضوع را مختصر و در حدّ نیم ساعت مباحثه میکنیم. هر موضوع را از محتویات آیات جزء همون روز انتخاب میکنم و ارائه میدم.


این برنامه را قبلا در مسجد خواجویی جهرم، ظهرهای ماه رمضون پیاده میکردم. اینم چندتا از عکساش هست که علی آقای گل و گلاب زحمتش کشیده:


حدادپور



حدادپور



حدادپور



التماس دعا / یازهرا









حس این جمله چه زیباست: حسن را عشق است


نقش بر عرش معلاست: حسن را عشق است


مادرش فاطمه بی تاب حسین است ولی


ذکر روی لب زهراست: حسن را عشق است


نه فقط عالم شیعه به حسن می نازد


شور در عالم بالاست: حسن را عشق است


یل صفین و جمل، یکه سوار عرب است


رجز حضرت سقاست: حسن را عشق است


به خداوند قسم عشق جگر می خواهد


جگر سوخته زیباست حسن را عشق است


مانده در خانه غریب و بین یک شهر غریب


چقدر بی کس و تنهاست حسن را عشق است

 










سلام همراهان، شب و روزتون قرآنی و نورانی!


شاید بشه یکی از مهم ترین احساساتی که در ماه رمضون به بعضیا دست میده را «احساس روزمرّگی» ماه رمضون برشمرد. وقتی آدم احساس کنه که داره عادت میکنه و حال و هواش به جای اینکه بهتر بشه، داره در برابر نعمت ها و داروهای معنوی مقاوم میشه و چندان اهمیتی هم نداره، دچار عارضه «روزمرّگی معنوی» شده است.


روزمرگی معنوی سبب میشه فقط از ماه رمضون، به هیکل و میزان چاقی و لاغری و سلامت معده و روده ها و امثال ذلک فکر کنیم! این خیلی بد هست و ما را خیلی محدود میکنه و نمیذاره بهره مندتر بشیم.


خیلی بدتر میشه وقتی به شب های قدر میرسیم اما اینقدر روزمره شده ایم که نمیتونیم شب های قدر را قشنگتر درک کنیم.


امروز به یکی از مخاطبان محترم دانشکده صنایع اینجا چندتا نکته گفتم که معتقدم خیلی میتونه ما را از روزمرگی ماه رمضون نجات بده:


یکی اینکه به معانی آیات توجه کنیم. معانی آیات قرآن سبب میشه از لحظه ای که هستیم کنده بشیم و دقتمون به قرآن افزایش پیدا بکنه و از اینکه فقط بخوایم قرآن را در ماه رمضون تموم کنیم ، چندتا پله بالاتر بریم.


دوم اینکه به اعمال هرروز دقت کنیم و بهش عمل کنیم. برای توجه و عمل به اعمال هرروز در هر ماه، به مفاتیح مراجعه کنین.


سوم اینکه در جلسات سخنرانی هایی شرکت کنید که سلسله وار هست و مثل جلسه درس میمونه. این سبب میشه خروجی داشته باشه بعد از مدتی یک بحث، خوب در ذهنتون قرار بگیره.


این حرفها را قبلا هم زده بودم اما هروقت واسه خودم مرورشون میکنم حداقل برای خودم اثربخش تر هست.


راستی تا یادم نرفته ؛ لطفا برای مریض ها و بدهکارها خیلی دعا کنین. مخصوصا اونایی که آبرومند هستن و واقعا دستشون خالیه. هم برای درمان پول ندارن و هم برای پرداخت بدهکاریشون پول و سرمایه کافی ندارن.


برای منم دعا کنین. لطفا.


یازهرا











سلام همراهان، شبتون به خیر و قبول باشه ان شاءالله.


چهارشنبه هفته گذشته، حدودا یک ساعت قبل از ظهر به بنده اطلاع دادن که سخنران اون روز مسجد دانشگاه دچار مشکلی شده و نمیتونه بیاد و شما منبر برو! گفتم چشم. بحثی درباره روایت نورانی پیامبر (ص) خطاب به ابوذر مطرح کردم که حضرت فرمودند: «یا اباذر! الدین عریانٌ، و لباسه الحیاء»


الحمد لله بحث خوبی شد و حدودا نیم ساعت طول کشید. چند جمله از اون جلسه خدمتتون تقدیم میکنم:


همه گناهان این استعداد را دارن که انسان را بی حیا و یا کم حیا کنند. اگه گناهی را مدام تکرار کنیم و جزئی از ملکات انسان بشه، حیا را به طرز چشمگیری از انسان میگیره. یعنی: ارتکاب گناه :: تکرار گناه:: ملکه گناه :: بی حیایی!


خیلی وقت ها مردم، شوخ طبعی و یا خوش اخلاقی را میخوان به قیمت بی حیایی تجربه کنن و همین طور میشه که وقار و شوخی های حلال، جای خودش را به بی حیایی و لودگی میده....


اینم چندتا از عکس های اون مراسمه که آقاصالح زحمتش کشیده:



حدادپور



حدادپور



حدادپور



حدادپور


 

با تشکر از آقا صالح که زحمت عکس و ضبط مراسم ها را میکشه.

 

التماس دعا / یازهرا










سلام بچه های گُلم، خوشا نماز و روزه هاتون!


چه خبر؟ از شهر و دیار و روستاتون چه خبر؟ خوبین؟ ماه رمضون خوش میگذره؟ دم افطار با لب تشنه، سلام بر امام حسین حالتون را خوشتر میکنه؟ سحرها وقتی سحری خوردین و دندوناتون مسواک زدین، یه جایی با خودتون خلوت میکنین؟ شبها که دعای افتتاحتون ترک نمیشه؟ مگه نه؟ حداقل روزانه یه منبر ناب که شرکت میکنین؟ خیلی عالیه. خوشا به حالتون. ادامه بدین.


منم خوبم. خوب که چه عرض کنم؟ یعنی عالیم. ماه رمضون حالم عالیه البته اگه سردرد و... نگیرم. چون کم خوابی مفرطی دارم. اما عالیم. دعا کنین همیشه ماه رمضون باشه. اصلا ماه رمضون همش تمدید بشه. به خدا. خیلی حال میده.


اول یه معذرت خواهی بکنم از بچه های چمران دانشگاه! امروز ظهر تقصیر خودتون شد. میخواستید اینقدر گل نباشین تا منم منبرم یک ساعت و نیم طول نکشه! اما چون هفته دیگه در مسجد سخنرانی دارم نمیتونم خدمت شما برسم. اما قرار شده که انشالله هفته آخر ماه رمضون هم بنده خدمت برسم و ساعات ابتدایی برزخ را تشریح کنیم. البته البته البته اگه این هفته خدا کمک بکنه و ساعات پایان زندگی را قشنگ تشریح کنیم.


دوم معذرت خواهی هم از بچه های پزوهشکده دریا میکنم. راستش امروز صبح خودمم قبول دارم یه کم زیاده روی شد و خیلی رُک و پوست کنده حرف زدم. اینم تقصیر نگاه تشنه خودتونه که جراتم را بیشتر کرد و احکام ثانویه آیه 107 سوره مبارکه توبه را تشریح کردم. خبر دارم و میدونم که کلی غیبتم کردین. اشکال نداره. به هر حال باید این احکام ثانویه هم تشریح بشه تا کلاس فهم دینی مخاطبان بالا بیاد.


بگذریم.


امروز یه هدیه براتون دارم. از اون هدیه هایی که هم به درد دنیا میخوره و هم به درد آخرت. آیاتی که حتی اگر خواننده آن هم بخواهد خودش را در مهلکه بیندازد خدا مانع خواهد شد.


1- قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُون. سوره توبه- آیه 51


بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان.


2- وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ یُصَیبُ بِهِ مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ. سوره یونس – آیه 107


و اگر خدا به تو زیانی برساند، جز او کس دفع آن نتواند کرد و اگر، برای تو خیری بخواهد، هیچ کس فضل او را باز نتواند داشت فضل خود را به هر کس از بندگانش که بخواهد می‌رساند و او آمرزنده و مهربان است.


3- وَ ما مِنْ دابَّهٍ فی الْأرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ ر‍ِزْقُ‌ها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّ‌ها وَ مُسْتَوْدَعَ‌ها کُلُّ فی کِتابٍ مُبینٍ. سوره هود – آیه 6


و نیست هیچ جنبنده‌ای در زمین مگر بر خداست روزی او و می‌داند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگی در کتابی روشن است.


4- وَ کَاَیَّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَ‌ها اللهُ یَرْزُقُ‌ها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ. سوره عنکبوت – آیه 60


و چه بسیار جنبنده که برنمی دارد روزی خود را، خدا روزی می‌دهد او را و شما را و او شنوای داناست.


5- ما یَفْتَحِ اللهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَ‌ها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. سوره فاطر- آیه 2


آنچه گشاده گرداند خدا برای مردمان از رحمت، پس نیست بازگیرنده مر آن را و آنچه را بازگیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.


6- وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلْ اَفَرَاَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ اَرادِنیَ اللهُ بِضُّرً هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضٌرِّهِ اَوْ اَرادَنی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَلُّ الْمُتَوَکَلُّونَ. سوره زمر- آیه 38

 


و اگر بپرسی از ایشان کی آفرید آسمان‌ها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست. بگو خبر دهید که آنچه را می‌خوانید از غیر خدا اگر خواست به من خدای ضرری را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانی آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش. بگو که بس است مر خدا بر او توکل می‌کنند توکل کنندگان‌».


انشالله بخونین و حفظ کنین و استفاده کنین.


راستی چند وقت میخوام امکان پیام گذاشتن واسه پُست ها را بردارم. معلوم نیست تا کی؟ اما اینجوری فعلا بهتره تا ببینم بعدا خدا چی میخواد.


التماس دعا / یازهرا 










سلام همراهان، ظهر روز جمعه نهم ماه مبارک به خیر و طاعات و عباداتتون قبول !


امروز متاسفانه به خاطر مختصر کسالتم نتونستم به نماز جمعه برم و احساس خوبی ندارم. من تلاش میکنم نمازجمعه ام ترک نشه چون معتقدم نماز شب، مهمترین اثراتش مال خود آدمه اما نمازجمعه کاملا اجتماعی و عبادی است و علاوه بر آثار فراوان فردی، آثار مهم اجتماعی و سیاسی هم داره. (هرچند میدونم که نباید مقایسه کرد و اصل قیاس غلطه و من هم مقایسه نکردم)


بچه ها خودمونیم! بعضیاتون خیلی بی اعصابین! از اسم بچه مردم گرفته تا پاسخ به شبهه ای که درباره حرفاتون پیش اومده، یه جوری برخورد میکنین. اینجوری برخورد کردن فقط مال منه که سن و سالی ازم گذشته و پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکنه، نه مال شما جونمرگ شده ها !


یه کم با سعه صدر و دوستانه تر به هم جواب بدین و مواظب باشین که خدایی نکرده مثل من نشین. ضمنا لطفا فقط یکبار پیام بذارین و حتی فقط یکبار در روز به وبلاگم سر بزنید.


بگذریم!


سوال منو بعضیا خیلی درست درک نکرده بودن. اصل سوال من اینه که عمل به دین مخصوصا روزه گرفتن، چه آثاری بر زندگی روزمره و زندگی دنیایی ما داره؟ همین!


بذارین به جای صحبتای تئوری، از خودم بگم.


احساساتی نیستم اما خورده احساسم بهم میگه که وقتی روزه هستم نمازام یه کم رنگ بهتری پیدا میکنه و حتی کنترل قوه خیالم در نماز و در طول روز راحتتره. حالا چرا؟ نمیدونم. اما این احساس خیلی برام ارزش داره.


وقتی روزه هستم و با لب و دهان نیمه خشک برای مردم حرف میزنم و سخنرانی میکنم، احساس میکنم سازنده تر حرف میزنم و بهتر به دل مردم میشینه حتی اگه ماه رمضون نباشه و مردم ندونن که روزه هستم. اینم علتش را به راحتی درک نمیکنم اما احساس میکنم خیلی اثر داره و هم برای خودم و هم برای دیگران سازنده تره. ینی اثرش را دیدم.


یا مثلا وقتی روزه هستم تمایل بیشتری به انس با قرآن پیدا میکنم. واقعا علتش را نمیدونم. اما احساس میکنم حتی عصرها که روزه و فشار کار اون روز حسابی کار خودش را کرده، قرآن خوندن با اون حال یه چیز دیگه است. شاید باورتون نشه اما قرآن خوندن با حالت ایستاده رو به قبله در عصرهای ماه رمضون آثار شگرفی داره که از بیان این قلم و زبان خارجه.


اینو اصلا نمیشه انکار کرد که وقتی روزه هستیم خویشتن دار تریم. ینی کنترل دلمون نسبت به گناه بیشتره و حتی معتقدم و خیلی هم معتقدم که گناه و بلا از سر آدم روزه دار خیلی دورتره نسبت به دیگران.


حالا حرف زیاده اما بذارین اینو هم بگم و برم: حال مطالعه و برکات پژوهش نسبت به روزه دارها معرکه است. مخصوصا بین الطلوعین های ماه رمضون. خصوصا اگه تنها باشی و همه خوابیده باشن. خیلی حال خوشی داره که میبینی داره کم کم خورشید طلوع میکنه و تو هم داری روشن تر میشی و زنده بودن را درک میکنی. وقتی آدم در بین الطلوعین ها درس و مطالعه و پژوهش انجام میده، حسّ این آیه میاد توی دلش که: الله ولیّ الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور ...


لحظه افطار، برادرکوچکتون را فراموش نکنین.


یازهرا










سلام دوستان عزیز، عصر روز هشتم ماه خوب خدا به خیر!


من کوچیکتر از اونی هستم که بخوام این سوال را بپرسم؛ اما بچه ها شما دقیقا برای چی روزه میگیرین و نماز میخونین و قرآن تلاوت میکنین؟


آیا از این کار هدفی دارین یا فقط از سرِ عادت و جوّ ماه رمضون و ... دارین این کارها را انجام میدین؟


ممکنه بگین قربتا الی الله! اما این قربت باید آثاری داشته باشه وگرنه قربت خیالی که ملاک نیست.


میشه بگین آثار قربت در زندگیتون چطوری بوده و هست؟


اصلا این قربتا الی الله در زندگی دنیاییتون هم اثری داشته یا فقط گذاشتین واسه فردای قیامت و گور و برزختون؟


ممنون میشم نظراتتون را بدونم. پس منتظرم.


التماس دعا / یازهرا










خود گنه کاریم و از دنیا شکایت میکنیم!


غافل از خود، دیگری را هم قضاوت میکنیم!


کودکی جان می دهد از فقر و ما هنوز ...


چشم میبندیم و هر شب خواب راحت میکنیم


عمر کوتاه است و دنیا فانی و با این وجود


ما به این دنیای فانی زود عادت میکنیم


ما که بردیم آبرو از عشق، پس دیگر چرا


عشق را با واژه هامان بی شرافت میکنیم؟


کاش پاسخ داشت این پرسش که ما در زندگی


با همیم اما چرا احساس غربت میکینم؟


من به این مصرع یقین دارم که روزی میرسد!


سوره ای از عشق را با هم قرائت میکنیم...


(شیخ بهایی)







صفحات :
|  <  <<  11  12  13  14  15  >>  >  |