سلام


اصولا در فضای کاری و یا حتی رفاقت و دوستانه، نباید به کسی بیش از ظرفیتش احترام گذاشت و بهش توجه کرد. حتی اگه طرف مقابل را از اون دسته آدما بدونیم که قابل تربیت شدن هست و میتونه عنصر موفقی در عرصه های مختلف بشه.


در طول این چهارده ماه اخیر، من این اشتباه را فقط یکبار، اون هم دوهفته پیش، در برگزاری یکی از مراسمات جاری مرتکب شدم که تا حالا، یعنی پس از گذشت دو هفته از اون ماجرا، شدیدا پشیمونم. پشیمونم که چرا به سه نفر از عزیزان، بیش از آنچه هستند اعتماد کردم و بهشون کار سپردم.


هرچی یکی از همکارا گفت که حواست بهشون باشه و نذار از جای خودشون در بروند، گوش ندادم. گوش دادم اما فکر نمیکردم دیگه اینقدر پر رو باشن که بچه های دیگه را به جون هم بندازن.


آخه مگه میشه ژست روشنفکری و اکتیو بودن گرفت اما سعه صدر نداشت و مثل دختر بچه ها رفتار کرد و هرکی گفت بالا چشمت ابرو، بهت بربخوره که به اسب شاه گفتن یابو!!


مگه میشه خودسرانه کار کرد اما در جواب اعتراضات، پول توی جیبت را به رخ مردم بکشی و از اعتمادی که بهت کردن سو استفاده کنی؟


عجب!


بعضیا جوری رفتار میکنن که آدم را یاد اون ضرب المثل میندازنن که:



لطف مکرّر، حق مسلّم میاره!!