سلام دوستان

ببخشید چند شب نبودم. عرض کردم که دارم بچه های دانشگاهمون را میبرم قم.

جاتون خیلی خالی بود. انصافا شب عید غدیر و روز عید غدیر، حرم حضرت معصومه و مسجد جمکران با بچه های گل دانشگاهمون خیلی حال داد.

به نکات زیر دقت کنید(خالی از لطف نیست):

1- مدت کل اردو: 30 ساعت

2- مقصد: مجتمع یاوران مهدی، جنب مسجد مقدس جمکران

3- تعداد: حدود 30نفر

4- مبلغ دریافتی از هر نفر: 10000تومان

5- مبلغی که مقروض مردم شدم اما از برگزاری اردو منصرف نشدم: 400000تومان

6- صفات مشترک اعضای اردو: بچه های گل مذهبی غیر انقلابی(بچه هایی که مذهبی اند اما جزایر پراکنده اند و اهل اینکه انقلابی بیاییند وسط میدون نیستند)

7- تعداد نشست ها و کارگاه های برگزار شده در اردو: 3کارگاه مفصل دوساعته

8- موضوعات کارگاه ها:الف) سبک زندگی اسلامی شیعی، ب) شیعه شناسی1،ج) شیعه شناسی2

9- رویکرد کارگاه ها: عدم انفعال در تشیع، روحیه تهاجمی در مناظرات

10- شیوه انتخاب اعضا: انتخابی و گزینشی

11- سن و سال اکثر اعضا: ورودی های 92 و 93(من اصلا به دانشجویان ترم 7 و 8 مسئولیت نمیدم چون اگه واسه ارشد نخونند مشمول سربازی میشوند و از چشم ما میبینند)

12- تعداد جک و شوخی های مجاز علنی: حداقل 115 شوخی (یکی از بچه ها را مامور شمارش شوخی ها و کنترل اخلاقی شوخی ها کردم)

13- تعداد گعده های غیر رسمی با محوریت موضوعات مختلف: حدود 15 گعده

14- تعداد شرکت کنندگان در نمازجماعت اختیاری صبح مسجد جمکران: همه بچه ها

15- تعداد شرکت کنندگان در نمازجماعت اختیاری ظهر و عصر مسجد مقدس جمکران: همه بچه ها

16- تعداد نمازهای قضا شده: صفر

17- تعداد غیبت مردم کردن: صفر

18- تعداد شوخی های زشت یا تیکه های مورد دار: صفر

19- تعداد متقاضی برای ادامه اردوخای اینچنینی: همه بچه ها

20- میزان مطالب جدید ارائه شده در کارگاه ها: حدود 90 درصد

21- دیدار خاص: به جای دویدن دنبال دفاتر و بیوت مراجع، دیدار با امام جماعت تقریبا نابینای مسجد جمکران که از فعالان حزب الله لبنان در بیروت و از رایزنان فرهنگی سیاسی جمهوری اسلامی ایران بوده است.(در دفتر مشاوره ایشان حدود 45 دقیقه)

22- تعداد عکس های یادگاری: تقریبا 300 عکس!!

23- ...


از اینا که بگذریم همه داستان ها از بعد از این اردو تازه داره شروع میشه:

از یه طرف تعداد بچه های پا به کار بیشتر شده و میشه روی آنها حساب کرد

تفکر قحط الرجال بودن بین بچه های بسیج و هیئت شکسته شد و فهمیدند که بهتر از خودشون هم هست اما منتظر یه جرعه محبت اند

متقاضی ادامه مباحث در دانشگاه شده اند

اما ....

یکی از همکاران شیر پاک خورده ی خودمون گفته بود: معرکه باز کرده!! جوونه! چند روز دیگه حال و حوصله خودش هم نداره!

اما...

شهید همت: خدایا! یا خونم را در راهت بریز یا تحمل خون دل خوردن را به من عنایت کن. تحمل حرف های آدم های خسته و کوفته ای که فقط راه رفته اند اما به تکلیفشان نگاه نکرده اند!